دانلود کتاب علمی

معرفی سایت های دانلود کتاب علمی

دانلود کتاب علمی

معرفی سایت های دانلود کتاب علمی

۱۵ مطلب در آبان ۱۳۹۸ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

نگه داشتن همه کتاب های جدید که همیشه منتشر می شود ، بسیار دشوار است - اما مطمئناً این برنامه های کتابی این کار را بسیار ساده تر می کنند . حتی اگر من همیشه عاشق کتاب سخت گرافیکی سنتی باشم ، اما کتابهای الکترونیکی خود را می خوانم و هر از گاهی تلفن خود را به کتابهای صوتی گوش می دهم. به نظر من ، به نظر می رسد که کتاب های واقعی هرگز از سبک خارج نمی شوند ، اما این بدان معنی نیست که من نمی توانم از فناوری که خواندن آن را آسان تر و راحت تر می کند ادامه ندهم.


تلفن من پر است از کتاب های الکترونیکی و کتابهای صوتی بارگیری شده ، و لیست TBR من در حال رشد است که در مکان های مختلف جابجا شده است. ناگفته نماند ، من عکسهای بسیاری از عکسها را گرفته ام که عکس های بسیار زیبایی پیدا کرده ام (برای قضاوت یک کتاب با جلد آن ، خوب نیست مرا قضاوت کنید؟)؟ لازم به گفتن نیست که تلفن من برای یافتن و خواندن کتاب های جدید تبدیل شده است.

اگر به دنبال روش های جدیدی هستید که می توانید عشق خود را به کتاب نشان دهید ، آنها را به صورت آنلاین مرور کنید ، آنچه را که می خوانید ، پیگیری کنید ، عکس هایی از قفسه کتاب خود را با دوستان به اشتراک بگذارید ، و البته کشف کتاب های جدید برای خواندن ، لحظه ای را این برنامه های ادبی را در نظر بگیرید:
بیایید این را از راه خارج کنیم: شما از قبل می دانید Goodreads چیست ، اما برنامه چگونه سنجیده می شود؟ با وجود رابط قدیمی خود ، برنامه Goodreads در واقع برای همه کارهایی که معمولاً در دسک تاپ خود انجام می دهید عملکرد خوبی دارد: افزودن کتاب به قفسه "می خواهید بخوانید" ، کتابهایی را که قبلاً خوانده اید ، مرور کنید و رتبه بندی کنید و ببینید دوستانتان اخیراً تمام شده است این برنامه برخلاف نسخه دسک تاپ ، به شما امکان می دهد بارکدها / ISBN های کتاب را اسکن کنید تا آنها را به کتابخانه خود اضافه کنید ، در صورت فهرست نویسی بیش از یک کتاب به طور همزمان ، ممکن است در وقت شما صرفه جویی کند. بیشتر بدانید.

لیبی

تصاویر صفحه برنامه Libib. 

اگر می خواهید به صورت خصوصی کتابهای خود را بدون جنبه رسانه های اجتماعی Goodreads ، فهرست کنید ، Libib را امتحان کنید. می توانید به صورت دستی تمام اطلاعات را وارد کنید (که این یک درد است ، زیرا شما نیز باید به صورت دستی عکس های جلد را بارگذاری کنید) یا بارکد / ISBN را اسکن کنید ، که به طور خودکار تمام اطلاعات و عکس ها را به خود جلب می کند. Libib تعداد بسیار کمی زنگ و سوت ارائه می دهد ، اما من عملکرد اسکن آن را به سایر برنامه های کتابی که امتحان کردم ترجیح دادم. اگر می خواهید آنچه را که می خوانید با دوستان خود به اشتراک بگذارید ، همچنین می توانید کتابخانه خود را عمومی کنید. بیشتر بدانید.

لیبی

تصاویر صفحه برنامه Libby. 

ما اغلب به اندازه کافی درباره کتابخانه صحبت نمی کنیم ، جایی است که می توانید هرچقدر که می خواهید کتاب رایگان دریافت کنید . با استفاده از لیبی ، وام گرفتن آسان است - و شما می توانید کتابهای الکترونیکی را از کتابخانه بخوانید بدون اینکه مجبور شوید مبل خود را ترک کنید . ثبت نام می کنید ، اطلاعات کارت کتابخانه خود را تایپ می کنید و کتابخانه مورد نظر خود را انتخاب می کنید. همچنین می توانید کتابهای الکترونیکی و کتابهای صوتی را برای خواندن آفلاین بارگیری کنید ، کتابهایی را که قرض گرفته اید به Kindle خود ارسال کنید (اگر ترجیح می دهید آن را در آن سیستم عامل بخوانید) و با کارتهای کتابخانه متعدد ثبت نام کنید. بیشتر بدانید.

جعبه سریال

تصاویر صفحه برنامه سریال جعبه. 

اگر پادکست ها و کتاب ها را می پسندید ، سریال باکس ضروری است. هفته بعد از هفته ، "قسمت" های جدید کتاب منتشر می شود ، و شما امکان گوش دادن یا خواندن (یا هر دو) را دارید. دقیقاً مانند برنامه های تلویزیونی مورد علاقه خود ، هر فصل شامل 10-16 قسمت است و هر کدام در حدود 40 دقیقه می توانند برای شما خوانده یا خوانده شوند . برخی از سریال ها با اصل هستند (مانند ادامه Orphan Black ، به صورت کتاب الکترونیکی یا کتاب صوتی که توسط تاتیانا ماسلانی روایت شده است) و برخی دیگر کتابهای کلاسیک هستند که به صورت اپیزود منتشر می شوند. بیشتر بدانید.

نوشتار
Scribd یکی از بهترین برنامه های کتاب موجود در بازار است. اگرچه این قیمت ماهانه به همراه دارد (هرچند که کمتر از یک کتاب شومیز) ، اگر یک عاشق خواننده الکترونیکی و کتاب صوتی باشید ، هزینه آن بسیار ارزش دارد. در اصل ، این یک سرویس اشتراکی است که به شما امکان می دهد با هزینه 8.99 دلار در هر ماه ، به انتخاب نامحدود کتاب های الکترونیکی ، کتابهای صوتی و مجلات دسترسی نامحدود بپردازید. ( هنگامی که ثبت نام می کنید یک ماه رایگان دریافت می کنید .) البته همه کتاب ها یا کتاب صوتی در دسترس نیست ، اما اگر فقط یک ماه در ماه بخوانید ، احتمالاً خودتان چند دلار پس انداز می کنید. بیشتر بدانید.

وات پد

عکس های برنامه Wattpad.

این که آیا شما با دنیای رو به رشد انتشارات خود آشنا شده اید یا نه ، وات پد در اینجا است تا راهی را به شما نشان دهد. این یک جامعه از نویسندگان و خوانندگان است ، و مکانی برای به اشتراک گذاشتن افکار ، خواندن چیز جدید ، یا نوشتن چیزی در مورد خودتان است. به یاد داشته باشید ، برخی از بهترین نویسنده هایی که امروز کار می کنند شروع به نوشتن فنون تخیلی کردند ، و هیچ دلیلی وجود ندارد که شما نتوانید برخی از عضلات خلاق خود را نیز تغییر دهید. بیشتر بدانید.

دونپور

تصاویر صفحه برنامه Downpour. 

من یک طرفدار بزرگ Audible هستم و وقتی داون پور را پیدا کردم ، برنامه ای که تجربه کتاب صوتی شما را به سطوح جدید می برد ، استوک کردم. می توانید تایمر خواب را تنظیم کنید (از آنجا که من معمولاً هنگام خواندن خیلی خسته به کتاب ها گوش می دهم) این کار برای من بسیار مفید است و به شما امکان می دهد نقاط خاصی را که دوست داشتید یا می خواهید در بعضی مواقع به آنها برگردید نشانه گذاری کنید. شما می توانید کتاب ها را بصورت جداگانه خریداری کنید ، و یا یک اشتراک ماهانه با 12.99 دلار خریداری کنید که شامل یک اعتبار در هر ماه است. بیشتر بدانید.

Libro.Fm
Libro.Fm به شما امکان می دهد کتابهای صوتی را مستقیماً از فروشندگان مستقل خریداری کنید. (شما این گزینه را دارید که از "همه کتابفروشی ها" پشتیبانی کنید یا از یک کتابفروشی خاص در انتخاب خود پشتیبانی کنید.) می توانید کتابهای صوتی را بصورت جداگانه خریداری کنید یا 14.99 دلار در ماه عضویت را خریداری کنید که در هر ماه یک کتاب صوتی را به شما اختصاص می دهد. (ماه اول رایگان است ، و گزینه های عضویت سه ماه ، شش ماهه و 12 ماهه وجود دارد.) بعلاوه ، شما از مشاغل کوچک پشتیبانی می کنید! این یک برد برد است.

متأسفانه ، شما نمی توانید برای سرویس در داخل برنامه ثبت نام کنید ، و همچنین نمی توانید کتابهای صوتی را با آن خریداری کنید. تنها کاری که می توانید در برنامه Libro.Fm انجام دهید گوش دادن به کتابهایی است که قبلاً در دسک تاپ خود خریداری کرده اید. قطعاً آزار دهنده است ، و امیدوارم که آنها در آینده نزدیک برنامه را ارتقا دهند. با این گفته ، این هنوز خدماتی است که ارزش حمایت از آن را دارد. بیشتر بدانید.
رابط کاربری گوتنبرگ به اندازه رابط برنامه Kindle یا Apple Books براق نیست ، اما این مزیت را دارد: همه چیز رایگان است ، زیرا همه کتاب ها در حوزه عمومی قرار دارند. من آن را برای روزهایی که به یک انتخاب مجدد به شکل جین آوستین که مجدداً خوانده شده است ، روی تلفن خود نگه می دارم. بیشتر بدانید.

گزارش های اضافی توسط کریستینا آروولا.

  • اعظم چارباشلو
  • ۰
  • ۰


به طور قطع درست است که رسانه ها در مورد بحران HIV / AIDS در دهه 80 و 90 - اجاره موسیقی محبوب جاناتان لارسون یک نمونه قابل توجه است - در افزایش درک و آگاهی از بیماری همه گیر و عواقب آن بسیار مهم بوده است. اما تعداد بسیار کمی از آن داستان ها از نگاه نوجوان برای مخاطبان نوجوان گفته شده است. افشای کامل کامین گارت ، که می توانید خواندن آن را در زیر شروع کنید ، یک داستان از این دست است.


در افشای کامل ، گرت به بررسی تاریخچه اچ آی وی می پردازد و آنچه را که دوست دارد امروز با یک تشخیص مثبت زندگی کند ، از طریق چشمان قهرمانش ، سیمون گارسیا - همپتون بررسی می کند. سیمون در مدرسه جدیدی شروع به کار می کند ، جایی که او در آنجا دوست واقعی پیدا می کند ، نام خود را به عنوان مدیر دانشجویی اجاره انتخاب می کند و برای بازی خود ، مایلز بازی می کند. آخرین چیزی که او می خواهد این است که کلمه به این نتیجه برسد که از نظر HIV مثبت است. اما نگه داشتن تشخیص او در زیر بسته بندی ساده نیست.

وقتی سیمون و مایلز شروع به بیرون رفتن از واقعیت می کنند ، می داند که او مجبور است به او بگوید ، گرچه از نحوه واکنش او وحشت دارد. سپس او یک یادداشت ناشناس را در قفسه خود پیدا می کند و تهدید می کند که وضعیت خود را فاش می کند مگر اینکه با مایلز شکسته شود. اولین غریزه سیمون محافظت از راز اوست ، اما با درک عمیق تر از تعصبات و ترس در جامعه خود ، او شروع به تعجب می کند که آیا تنها راه بالا رفتن از بالا روبرو شدن با هتک حرمت است.

افشای کامل اکنون در دسترس است و می توانید بخشی از مطالب زیر را مطالعه کنید:


فصل 7
چند راز وجود دارد که من فقط با هیچ کس به اشتراک نمی گذارم. یکی از این واقعیت است که من به طور واضح HIV دارم. اما این واقعیت نیز وجود دارد که من نمی دانستم چگونه خودارضایی کنم تا اینکه یکی از دوستان قدیمی ام به من یاد داد. او مرا به اتاق خود برد و سارا پشت سرش بود. ما درب را - بر خلاف قوانین در بانوی لوردس - قفل کردیم - و او عکس هایی از بچه ها را از دفتر خاطرات خون آشام در Tumblr کشید . سپس روی تخت او دراز کشیدم و یک پتو روی من قرار گرفت و او از طریق آن صحبت کرد.


به عنوان جهنم شرم آور است ، اما سلام ، کلاس هشتم بود. می توانید مرا سرزنش کنید؟

اکنون کمی متفاوت است ، بیشتر به دلیل مشاهده مواد. کلودیا وقتی به او گفتم خندید ، اما من دوست دارم به عکس بچه های پیرمرد سفیدپوست از سالهای نخست زندگی آنها نگاه کنم. هرچه راجع به من می خواهید بگویید ، اما بروس ویلیس ، هریسون فورد و ریچارد گر به هیچ وجه بدبین نبودند. گاهی اوقات کیت بلانشت به ترکیب اضافه می شود ، اما کلودیا می گوید این تعداد حساب نمی شود.

کلودیا با تأکید زیاد گفت: "او کیت بلانشت است. " و این آخرین باری بود که با او درباره دخترهای احتمالا دوست داشتم صحبت کردم .

وقتی این بار تمام شد ، به سقف خود خیره می شوم. خانه ما وسیع نیست ، اما بلند و باریک است و اتاق من در بالاست. دور بودن به این معنی است که والدین من نمی توانند مرا بشنوند. حداقل ، من فکر می کنم آنها نمی توانند. اگر آنها بتوانند ، من سپاسگزارم که آنها هرگز آن را ذکر نکرده اند. بعد از اتمام ، مغز من طبیعی است. مثل لحظه ای درست قبل از اینکه من به خواب بروم ، به هیچ وجه نگرانی ندارد. با این حال ، در حال حاضر ، من نمی توانم متوقف فکر کنم. ممکن است وحشتناک باشد ، اما من نسبت به دوستانم حسادت می کنم.

من فکر کردم که احساس تنهایی بعد از اولین بوسه ما از بین می رود ، اما فقط در چیز دیگری شکل می گیرد: آرزو.
ناعادلانه کلودیا ، و می دانم که او صبح خود را صرف فکر کردن در مورد رابطه جنسی به من نمی کند. از طرف دیگر ، وقتی پدر و مادر در خانه نیستند ، لیدیا با دوست پسرش احمق می شود. من هیچ وضعیتی ندارم

هفته گذشته ، معلم سلامتی من این سخنرانی طولانی را در مورد چگونگی گذراندن دختران از سالهای سازنده خود را برای کشف خود و پیدا کردن دوستان صمیمی انجام داد. به گفته وی ، روابط دوستی به همان اندازه روابط محقق می شوند. و حدس می زنم که او درست است. من بسیار سپاسگزارم که لیدیا و کلودیا را پیدا کردم. من آنها را دوست دارم ، اما به روشی عاشقانه نیست. نداشتن این مسئله باعث می شود که من تنهایی به روشی که توصیف آن دشوار است ، کند.

خودم را مجبور می کنم که بنشینم. این یک شنبه است ، به این معنی که باید در یک ساعت در تمرین شرکت کنم ، جایی که مایلز را می بینم. من فکر کردم که احساس تنهایی بعد از اولین بوسه ما از بین می رود ، اما فقط در چیز دیگری شکل می گیرد: آرزو. دانستن اینکه یک احتمال وجود دارد که بتوانیم رابطه جنسی داشته باشیم ، تقریباً آن را بدتر می کند ، زیرا من نمی توانم کمک کنم اما امیدوارم. حتی اگر این بدان معناست که من باید به او می گویم.

بیشتر مردم نگران انقباض ویروس هستند. اگر من به کلودیا و لیدیا گفتم ، آنها دیگر نباید نگران این موضوع باشند ، زیرا ما به زودی نمی خواهیم "مایعات" را مبادله کنیم. اما با مایلز فرق می کند.

این کمک نمی کند که اکنون باید بفهمم چه کسی آن یادداشت احمق را نوشت. من حتی نمی دانم که اولین جایی است که شروع به جستجو می کنم. در سال اول دانشجویان درام کلاب حضور دارید؟ آه ، من شک دارم که هر یک از آنها صبر دارند که یادداشت خود را در قفسه خود بگذارند و منتظرند که من آن را بخوانم. خانم کلین؟ مشکوک. او درد است ، اما شر نیست . چه کس دیگری می تواند باشد؟


هرچه احساس کنم - ناامید ، شاخی - در تمرین دوباره بدتر می شود. این مانند خارش درون است که من نمی توانم خراش دهم و فقط باعث ناراحتی من می شود.
من با صدای بلند می پرسم: "چرا باید اینقدر پیچیده باشد؟" آیدا پوستر بر روی دیوار من فقط خیره به من.

هرچه احساس کنم - ناامید ، شاخی - در تمرین دوباره بدتر می شود. این مانند خارش درون است که من نمی توانم خراش دهم و فقط باعث ناراحتی من می شود. اجاره موسیقی بسیار عالی است ، اما تماشای آن هر روز باعث می شود که در مورد دوستانی که والدینم فقط گاه و بیگاه به آنها می گویم فکر کنم ، آنهایی که قبل از مرگ من می توانند با آنها ملاقات کنم. نادیده گرفته شد زیرا آنها همجنسگرا با ایدز بودند.

این بیماری همه گیر به شکلی ترسناک است که نمی توانم سرم را بطور کامل پیچانده باشم ، مانند فیلمی ترسناک که ساعت ها بعد از پایان اعتبار به من می چسبد ، باعث می شود شکم من شکسته شود و زانوها لرزند. به نظر نمی رسد واقعی باشد واقعیت این واقعیت است که اتفاق افتاده است باعث می شود که بچه ها را روی صحنه بیاورم ، آنها را تکان دهم و بپرسم ، "آیا می دانید این چقدر جدی است؟ این فقط مواردی نیست که شخصی برای موسیقی ساخته شده باشد ، این مربوط به زندگی واقعی است . "


کمکی نمی کند که خانم کلین وسواس امروز را کامل کند و "فصل های عشق" را به پایان برساند ، دوباره متوقف و شروع شود. آقای پالمبو با دهان خود در یک خط صاف تماشا می کند. من تصمیم می گیرم که در پشت صحنه پشت سر هم سرگردانم. من می توانم وانمود کنم که در حال بررسی در خدمه هستم ، اما این باعث اتلاف وقت خواهد شد. چشمانم به محض عبور از پرده به مایلز نگاه می کند.

او پیراهن مشکی آستین کوتاه و شلوار جین تیره پوشیده است. در حالی که دست های خود را می بلعد ، رگهای در مچ دستش موج می زند. قورت می دهم اگر هیچ کس دیگری در اطراف نبود ، او را می بوسیدم تا اینکه او مستقیم نتواند ببیند.

او می خواهد یک قطعه برجسته برجسته ، حتی یک قد بلندتر از او ، را بر روی صحنه فشار دهد. هنگامی که این مکان است ، او دو نیمکت را جمع می کند ، یکی در هر بازو. تکه هایی از سیگنال نوار آبی روشن که در آن باید آنها را فرو بگذارد. کودکان در جهت های مختلفی مرتباً مرتب می شوند ، تا جایی که پایمال نشوند. ضربات ایستگاهی هستند معمولا که سنگین، از خدمه آنها ایجاد خود به خود از تخته سه لا ارزان و دیگر مواد سبک وزن، اما آنها به اندازه کافی وزن که تیم از دو معمولا نیاز به حرکت هر قطعه. مایلز تنها کسی است که خودش این کار را انجام می دهد. کاملاً داغ است ، اما من احتمالاً باید در مورد آن صحبت کنم. همه از صدمه او اطلاع دارند. من نمی خواهم او را بدتر کند.

گلویم را پاک می کنم. "نمی توانید باور کنید جسی همه چیز را توسط خودتان جابجا می کند."

او نیمکت ها را به حالت خود فرو می کند و با لبخندی به من نگاه می کند. من می خواهم آن را ببوسم از صورت او ، همین جا ، همین الان ، در مقابل همه.


وی گفت: "کار سختی نیست". "نه به اندازه به یاد آوردن خطوط سخت است."

"شاید به دلیل این که مغز را به یاد می آورد جزئیات مهم را می طلبد."

"آیا شما می گویید که هیچ مغزی ندارم؟"

من یک نگاه برجسته به او می دهم. این فقط چند ثانیه طول می کشد ، زیرا من نمی توانم به لبخند بزنم.

"من صدمه دیده ام ،" می گوید: "من ممکن است مغز نداشته باشم ، اما مهارت های زیادی دارم. شما می دانید که کار من در تیم لاکروز چیست؟ "

"هل دادن مردم." "ممکن است شما یک یا دو بار آن را ذکر کرده باشید."

"بله ، خوب ، دلیل این امر مهم است."

او از مجموعه دور می شود تا او در کنار من باشد. هرچه او در مورد لاکروز می گوید از وقتی که به دستش نگاه می کنم از تمرکز محو می شود. این به سختی از من فاصله دارد. او این کار را با هدف انجام داد ، درست است؟ قبلاً بوسیدیم. دست گرفتن مانند سطح بالاتری از بوسیدن است. من می توانم دست او را نگه دارم.


این چیزی نیست که نزدیک به ماندن از مایلز باشد. نمی دانم که آیا می توانم صادقانه چنین کاری انجام دهم.
"سیمون؟" صدای او نزدیک گوش من است. "هنوز اونجایی؟"

سریع دستش را می گیرم. من مطمئن هستم که معدن من عرق و ناخوشایند است ، اما او از بین نمی رود. انگشتانش دور مین می پیچد. لبم را گاز می گیرم تا لبخندم از شکسته شدن صورتم نماند.

این چیزی نیست که نزدیک به ماندن از مایلز باشد. نمی دانم که آیا می توانم صادقانه چنین کاری انجام دهم. من نگاه می کنم ، اما نه به مایلز. به سمت منطقه پشت صحنه می چرخم. بچه ها مشغول ریزش تراش های چوب هستند یا دیوار پشتی را نقاشی می کنند. هیچ کس به ما توجه نمی کند. اگر نوت بوک در اینجا بود ، من مطمئن هستم که چشمان آنها به ما چسبیده است. من حدس می زنم این بدان معنی است که آنها نیستند.

"شما می دانید ،" مایلز شروع می شود ، صدای او زمزمه مرحله. "ما دیروز و روز گذشته موزیکال روز را از دست دادیم ."

به این دلیل است که روز قبل می بوسیدیم .


"من فکر نمی کردم که این دوام طولانی داشته باشد" ، اعتراف می کنم که تماشای دست های درهم تنیده ما را به عقب و جلو می چرخاند. اگر کسی را می دیدم که چنین کسی ایستاده باشد ، به آنها می خندیدم. الان کمی احساس خندیدن دارم ، اما این واقعیت که ما مضحک به نظر می رسیم فقط بخشی از آن است. "اینگونه نیست که شما در واقع به تئاتر بروید."

"منظور من این است که . . مایلز مکث می کند. "من آن را دوست ندارم."

می گویم: "بیا ، مایلز ،" دستش را فشرد. "شما حتی تفاوت بین موی مو و مو را نمی دانید . "

مایلز می گوید: "این درست است". "اما - من نمی دانم. من تا به حال هرگز با کسی که جدی درباره آن صحبت نکرده ام. "

این طور نیست که من انتظار داشته باشم که او متخصص باشد. فقط به خاطر اینکه در مورد موزیکال و نمایشنامه وحشی هستم و هر اتفاقی که روی صحنه می افتد به این معنی نیست که او باید باشد. این چیز من است مثل این است که موزیکال ها زبان دیگری هستند ، صحبت کردن با آن ساده تر از انگلیسی است. تنها نکته منفی این است که می تواند ارتباط برقرار کردن با جمعیت غیر موزیک را سخت تر کند.

وقتی من کوچک و همیشه در بیمارستان بودم ، پدر و پیپس ویز را با من تماشا می کردند تا اینکه تمام ترانه ها را به خاطر بسپارم. هفته منتهی به روز اول من در اینجا ، من آلبوم عزیز اوان هانسن را بارها و بارها گوش کردم . موزیکال ها همان چیزی هستند که من را به هر حالتی که همه چیز بی معنی احساس می کند ادامه می دهد. همه به چیزی شبیه به این نیاز دارند. "خوب ، بله." نگاهم می کند که انگار نظر من را اثبات می کند. "پیوستن به باشگاه درام این کار را برای شما انجام می دهد."


"نه ، منظور من این است که شما روشی راجع به موزیکال ها دوست دارم ." شدت در چشمان او مرا به صحنه من می برد. جسی موزیکال را خیلی دوست دارد ، اما او همانطور که انجام می دهد درباره آنها صحبت نمی کند. خیلی هیجان زده می شوید چشمان شما روشن می شود و همه چیز. من حتی نمی دانم بیشتر اوقات در مورد چه چیزی صحبت می کنید ، اما می خواهم گوش بدهم زیرا شما کسی هستید که این حرف را می زند. "

پیچ و تاب های دهانم باز می شود ، اما هیچ چیز بیرون نمی آید. من همیشه فهمیدم که او فقط گوش کرده است زیرا او خوب است. و او این است - این فقط بیش از این به نظر می رسد.

"عجیب بود؟" "آیا تو -"

او به پایان نمی رسد زیرا قدم های سنگین جسی او را قطع کرد.

"مایلز ،" جسی با نفس شروع می کند ، "من به شما نیاز دارید تا حرکت کنید - اوه ، سلام ، سیمون. من فکر کردم شما با پالمبو در اتاق کر هستید. "

نکته جسی این است که عصبانی کردن او غیرممکن است. من هرگز نشنیده ام که او در مورد هر کسی صحبت کند ، که غیر واقعی به نظر می رسد ، زیرا همه در یک مقطع صحبت می کنند. اگر او هر کس دیگری بود ، من می توانستم به او ضربه بزنم تا او برود. در عوض ، من دستم را از حالت مایلز می کشم ، از نگاه او به من غافل می شود.


"بله ، ما عادل بودیم. . صدای من در حالی که دستانم را در جیب هایم می چسبانم خاموش می شود. چه شد ما انجام می دهند؟ صحبت کردن؟

مایلز به جسی می چرخد. "آیا شما نیاز دارید که مجموعه آپارتمان دوباره منتقل شود؟"

"بله." جسی تکان خورد. "شما تنها کسی هستید که می توانید این کار را انجام دهید."

آن دو به طرف پرده قدم می زنند و من به دیوار تکیه می دهم. حتی نمی توانم صحبت کوچک مایل را لمس کنم. در پاسخ به آن چه می توانم به او بگویم؟ من الاغ شما را دوست دارم؟ او نمی تواند همه شیرین و مضحک باشد در حالی که من فقط در مورد بوسیدن او فکر می کنم تمام وقت.

نفس عمیق می کشم ، شجاعت جمع می کنم و به دنبال آنها فرار می کنم.

مایلز در ثانیه آخر می چرخد. "سیمون؟ چی-"

پیراهن او را گرفتم. من به یک بوسه خاص امیدوارم ، جایی که او به آن تکیه داده و موسیقی در پس زمینه متورم شود. از آنجا که این یک فیلم نیست ، او سرش را پایین نمی آورد ، و من در پایان به چهره ام که در پیراهن او دفن شده است ، پایان می دهم.

این می تواند به معنای یک میلیون چیز باشد - مغز من در حال پرش به رابطه جنسی است ، و این فکر باعث می شود این نت باعث شود ، و شکم من فرو می رود ...
"من در تلاش بودم" - با دست دیگرم مبهم حرکت می کنم - "می دانید. اوه ، یک لحظه. "


مایلز سرش را می کوبد. برای یک ثانیه ، به نظر می رسد که او دلخور است ، اما بعد می بینم که شانه های او در خنده ساکت می لرزند.

" نخندید. "من پیراهنش را رها کردم و یک قدم عقب برداشته شد. "من مطمئن نیستم که چگونه این کار را انجام دهم."

چهره اش نرم می شود. در صورت تمایل می توانیم بعداً معلق شویم. و یک لحظه واقعی داشته باشید. "

این می تواند به معنای یک میلیون چیز باشد - مغز من به سمت رابطه جنسی می رود ، و این فکر باعث می شود که یادداشت برداشته شود ، و معده من فرو می رود - اما من افکار را مجبور می کنم.

می گویم: "ای کاش می توانستم ، اما نمی توانم ،" می گویم که پاشنه های من را می چرخاند. "من باید با دوستانم کاری انجام دهم. ما می خواهیم - خوب ، ما باید بریم کاری انجام دهیم. سوگند می خورم که آن را درست نمی کنم. "

مهم نیست که مایلز چقدر جالب به نظر برسد ، من قطعاً به او نمی گویم که بعد از ظهر شنبه خود را در یک فروشگاه اسباب بازی جنسی با دوستانم می گذرانم. ممکن است او را دزدکی کند. اما صادقانه بگویم ، من می توانم از این فضای استفاده کنم تا بفهمم چه جهنمی در مورد این وضعیت احمقانه یادداشت می کنم

جسی صدا می کند: "مایل؟"

"من حدس می زنم شما را باور دارم." مایلز به سمت صدای صدای جسی می چرخد. "دفعه بعد؟"

من لبخند می زنم. من نمی توانم به آن کمک کنم "قطعاً"

افشای کامل توسط Camryn Garrett هم اکنون از Knopf Books برای خوانندگان جوان در دسترس است.

  • اعظم چارباشلو
  • ۰
  • ۰

در زیر گزیده ای از Women on Food: Charlotte Druckman و 115 نویسنده ، سرآشپز ، منتقدین ، ​​ستاره های تلویزیونی و Eater ، گلچینی از مقاله ها ، مصاحبه ها ، تصاویر و موارد دیگر که از زنانی که دنیای غذا را تشکیل می دهند جشن می گیرد. این مقاله توسط بی ویلسون نوشته شده است ، که از آنها ویرایشگر آنتولوژی ، شارلوت دراکمن ، می نویسد: "[او] معمولاً به عنوان یک روزنامه نگار ، مورخ ، نویسنده غذا ، و نویسنده انگلیسی شناخته می شود. او همه این موارد است ، اما من او را به عنوان یک فکر می کنم. انسان شناس فرهنگی نیز - یا شاید این چیزی باشد که همه آن خطوط کار دیگر را متحد می کند. آنچه زنبور همیشه می پرسد و جواب می دهد این است: رابطه ما با غذا به ما چه می گوید چه کسی هستیم (یا بودیم) و چطور زندگی می کنیم (یا زندگی می کنیم) )؟ "


ولیگ زکر Onbetaalbaar.
تبلیغ توسط Mastercard 
بیشتر ببین
بعضا گفته می شود پخت و پز یکی از عالی ترین اشکال ابراز انسان است. اما بگویید که به فردی که در تلاش است شام را آماده کند ، کودکان در حال فشار ، بعد از کار و قبل از خواب ، با یک بقچه غیرقابل انعطاف و پینگ های گیرنده از ایمیل های بی پاسخ.

اولین باری که از قابلمه فوری خود استفاده کردمبرای ساختن یک غذای گیاهی گیاه با سبزیجات با تأخیر تایمر ، باعث گریه من شد. این احتمالاً به اندازه من در مورد این اجاق گاز فشار برقی چند منظوره می گوید. اما هنوز. من به جوانترین فرزندم گفتم: "وقتی به خانه می آییم ، یک شام داغ لوله کشی در انتظار ما خواهد بود." او ابروهایش را به صورت واضح با عبارت "لوله کشی گرم" بالا آورد. طبق معمول ، او و من در تمرینات ورزشی بعد از مدرسه حضور داشتیم ، که آزار دهنده ترین روزهای هفته را فقط در همان ساعات می افتد که - اگر تنها من مایکل پولان بودم - من در خانه خواهم بود ، پیاز را به شکلی تامل برش می زنیم. غالباً نه ، شام هفتگی ما غذای آخر هفته ، مجدداً گرم شده یا یک املت سریع یا سرخ شده تصادفی از یخچال است. هیچ چیز خیلی وحشتناکی در این مورد وجود ندارد (به ویژه هنگامی که باقیمانده های دوباره گرم یکی از آن خورش های چسبنده تند هستند که با گذشت زمان بهبود می یابند) ، اما حس وحشت و سازش زمانی است که من دوست ندارم. شب اول با قابلمه فوری متفاوت بود. در خانه قدم زدیم و بوقلم میخک و برگ خلیج و رایحه گرم بسماتی ، عطرهایی که وقتی من شیر بخار را بخار کردم ، شدیدتر شد ، درب آن را باز کردیم و شنیدیم که صدای زوزه کوچک خوشحال که دستگاه هنگام باز یا بسته شدن می کند. بعضی از افراد متفکر آشپزی کرده بودند و ساعتها از آن زمان گذشته بود که من پیاز و ادویه ها را آب کردم و برنج و سبزیجات را داخل قابلمه گذاشتم که احساس نمی کرد انگار کسی من بوده است. اما این حس وحشت زمان و سازش است که من دوست ندارم. شب اول با قابلمه فوری متفاوت بود. در خانه قدم زدیم و بوقلم میخک و برگ خلیج و رایحه گرم بسماتی ، عطرهایی که وقتی من شیر بخار را بخار کردم ، شدیدتر شد ، درب آن را باز کردیم و شنیدیم که صدای زوزه کوچک خوشحال که دستگاه هنگام باز یا بسته شدن می کند. بعضی از افراد متفکر آشپزی کرده بودند و ساعتها از آن زمان گذشته بود که من پیاز و ادویه ها را آب کردم و برنج و سبزیجات را داخل قابلمه گذاشتم که احساس نمی کرد انگار کسی من بوده است. اما این حس وحشت زمان و سازش است که من دوست ندارم. شب اول با قابلمه فوری متفاوت بود. در خانه قدم زدیم و بوقلم میخک و برگ خلیج و رایحه گرم بسماتی ، عطرهایی که وقتی من شیر بخار را بخار کردم ، شدیدتر شد ، درب آن را باز کردیم و شنیدیم که صدای زوزه کوچک خوشحال که دستگاه هنگام باز یا بسته شدن می کند. بعضی از افراد متفکر آشپزی کرده بودند و ساعتها از آن زمان گذشته بود که من پیاز و ادویه ها را آب کردم و برنج و سبزیجات را داخل قابلمه گذاشتم که احساس نمی کرد انگار کسی من بوده است. درب را باز کرد و آن صدای زوزه کوچک خوشحال را که دستگاه هنگام باز یا بسته شدن می شنود شنید. بعضی از افراد متفکر آشپزی کرده بودند و ساعتها از آن زمان گذشته بود که من پیاز و ادویه ها را آب کردم و برنج و سبزیجات را داخل قابلمه گذاشتم که احساس نمی کرد انگار کسی من بوده است. درب را باز کرد و آن صدای زوزه کوچک خوشحال را که دستگاه هنگام باز یا بسته شدن می شنود شنید. بعضی از افراد متفکر آشپزی کرده بودند و ساعتها از آن زمان گذشته بود که من پیاز و ادویه ها را آب کردم و برنج و سبزیجات را داخل قابلمه گذاشتم که احساس نمی کرد انگار کسی من بوده است.


ولیگ زکر Onbetaalbaar.
تبلیغ توسط Mastercard 
بیشتر ببین
این مسئله نادر است: وسیله ای برای صرفه جویی در نیروی کار که در آنچه آشپز نیاز و احساس می کند نقش دارد.
برخی می گویند فداکاری شدیدی که از این اسباب بازی الهام گرفته است به دلیل عملکرد چند منظوره آن است. این مطمئناً به دلیل ظاهر آن نیست ، که به طرز آشفتگی بر زشتی در می آیند. این دستگاه - که توسط رابرت وانگ اختراع شده است - می تواند "تعداد مسخره ای از کارها" را انجام دهد همانطور که الکس بیگ در Bon Appétit نوشتدر سال 2017. این یک ماست ساز ، بخارپز ، گرمتر و اجاق گاز آهسته و همچنین اجاق گاز فشار است. اما در حقیقت ، تاکنون چه تعداد از صاحبان قابلمه فوری از استفاده از آن به عنوان بخار استفاده می کنند ، چه رسد به اینکه یک ماست ساز باشد؟ از نظر من ارزش واقعی این دستگاه تعدد تکنیک های پخت و پز نیست که ارائه می دهد بلکه این واقعیت است که به کاربران خود این امکان را می دهد تا در تمام روزهایی که این کار غیرقابل تحمل به نظر می رسد ، یک وعده غذایی خانگی تهیه کنند. آشپزخانه من دیده است که بسیاری از دستگاه ها آمده و می روند. من وسایل بیشتری خریداری کرده ام تا به خاطر داشته باشم که قول داده ام آشپزی بهتری داشته باشم ، یک آشپز سریعتر ، یک آشپز سالم تر. من دستگاه های دیگری دارم - واضح ترین مایکروویو - که فرض می کنم اصلاً نمی خواهم غذا را لمس یا اداره کنم. در عوض ، قابلمه فوری ، به نظر می رسد می فهمم که من می خواهم غذای پخته شده خانگی بخورم و سرو کنم ، اما همچنین به طرز حیرت انگیزی بیشتر قسمت های تکان دهنده را تسکین می دهد و خود را به حالت "گرم نگه داشتن" تغییر می دهد بدون اینکه خواسته شود مرا از سوختن شام نجات دهد. این مسئله نادر است: وسیله ای برای صرفه جویی در نیروی کار که در آنچه آشپز نیاز و احساس می کند نقش دارد.

انتظار نداشتم قابلمه فوری را خیلی دوست داشته باشم. به عنوان یک قاعده ، من در مورد دستگاه های صرفه جویی در کار دچار تردید هستم ، زیرا به نظر می رسد که به ندرت می دانند که بیشترین مالیات کار در آشپزخانه کار مغز است.

این مقاله گزیده ای از گلچین "زنان در غذا" است که توسط شارلوت دراکمن تدوین شده است. 
زنان و ماشین آلات در آشپزخانه رابطه پیچیده ای دارند. دستگاههای بی شمار با گذشت سالها به این قول فروخته می شوند که زندگی ما را آسان تر می کنند و در بیشتر موارد شکست خورده اند. فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد می گوید: "صرفه جویی در کار" چیزی است که "برای کاهش یا از بین بردن کار لازم برای دستیابی به یک کار طراحی شده است." آنچه که OED به آن خسته نمی شود این است که - حداقل در رابطه با پخت و پز - این عبارت معمولاً یک نوع حقیقت یا غیرقابل صحت است. تقابل های "صرفه جویی در نیروی کار" به همان اندازه که برای درمان آشپزی ایجاد کرده اند ، مشکلات زیادی برای آشپزان ایجاد کرده است.


ولیگ زکر Onbetaalbaar.
تبلیغ توسط Mastercard 
بیشتر ببین
اولین شوکی که در مورد دستگاه های صرفه جویی در کار در آشپزخانه وجود دارد این است که چه مدت طول می کشد تا وارد زندگی ما شوند ، نسبت به سایر فناوری ها. در سال 1900 ، یک زن ساکن آمریکایی می توانست کابین های کارآمد را در خیابان های مدرن سوخته و روشن کند ، اما مجدداً به خانه ای حاوی قابلمه های قلع و آهن می رود ، جایی که هنوز انتظار می رفت سوخت آتش و آب را در آنجا حمل کند. یک میله ، و چاقوها را با چاقوهایی که زنگ زدند ، خرد کنید ، مگر اینکه کاملاً تمیز شوند. در سال 1900 ، طبق گفته مورخ سوزان استراسر ، تهیه غذای آمریکایی "به اندازه آنچه در سال 1800 بود": "سه بار در روز ، زنان وعده های غذایی خود را برای خانواده های خود آماده می کردند ، با استفاده از وسایل آهن سنگین ، ابتدا در شومینه ، بعد در اجاق گاز."

صرفاً این نبود که سازندگان وسایل آشپزخانه فاقد نبوغ بودند تا بار سنگینی یک آشپز را کم کنند. بیشتر این بود که آنها حتی سعی نمی کردند زیرا ، غالباً ، غذاهای پرمحتوا به عنوان نمادی از وضعیت مثبت توسط کسانی که نمی خواستند از آن استفاده کنند ، دیده می شد. با خواندن دستور العمل هایی که از قرن ها قبل برای خانواده های ثروتمند ساخته شده بود ، فهمیدم که بسیاری از آنها میزان کارهایی را که یک دستور العمل خاص ممکن است به شیوه ای طعنه آمیز نیاز داشته باشد ، مورد حمایت قرار دادند. (در رستوران های ستاره میشلن هنوز جلیقه ای از این ماده زایمان وجود دارد.) دستور العمل پنکیک در Le Ménagier de Paris وجود دارد، یک کتاب مشاوره خانگی که در سال 1393 منتشر شده است. این به ما می آموزد که یک تابه مس به اندازه کوارتت تهیه کنیم و مقدار زیادی کره شور را در آن ذوب کنیم. در مرحله بعد ، از ما می خواهد که تخم مرغ و شراب گرم گرم و "عادلانه ترین آرد گندم" مصرف کنیم و همه را با هم ضرب کنیم "به اندازه کافی که یک نفر یا دو نفر را خسته کنیم." من از این عبارت "یک یا دو نفر" غافلگیر شدم که گویا رفتار با بندگان گویا تخم مرغ انسان هستند. وقتی یکی از آنها خسته شد ، دیگری قدم به جلو می گیرد تا جای خود را بگیرد. فقدان نسبی دستگاههای صرفه جویی در نیروی کار در آشپزخانه پیشمدرن نشانگر این واقعیت واضح است که خانواده های ثروتمند دارای فناوری صرفه جویی در نیروی کار خود در قالب خدمتگزار بودند. در خانوارهای فقیرتر ، کار یک زن هم همین نقش را داشت.


ولیگ زکر Onbetaalbaar.
تبلیغ توسط Mastercard 
بیشتر ببین
در مورد وسایل صرفه جویی در نیروی کار در اواخر قرن نوزدهم می توان چیز دلپذیر دانست زیرا آنها فقط به همان اندازه کار می کردند که یک بار برای تهیه یک وعده غذایی روی میز کار می کردند.
به نظر می رسد این واقعیت که آشپزها واقعاً دوست دارند از برخی از آسیاب هایشان خلاص شوند ، دیر شده است. فقط در سال 1791 بود که عبارت "صرفه جویی در نیروی کار" وارد زبان شد - در رابطه با صنعت - و ده ها سال بیشتر خواهد بود تا ابزارهای صرفه جویی در کار با هر مقدار قابل توجهی وارد آشپزخانه شوند. در دهه 1850 و 1860 ، بثورات ناگهانی ظروف کوچک پخت و پز مکانیکی در ایالات متحده آمریکا ، ساخته شده از چدن و ​​قلع وارد بازار شد. سوراخ های گیلاس و اپل سورپرایز وجود داشتند. تخم مرغ و کره های مجلل لیزرهای فشرده کننده لیمو و خیار عاج. بسیاری از این موارد موضوع حق ثبت اختراع بود و به عنوان معجزات بزرگی که در دنیای مظنون پرتاب شد ، ارائه شدند.

در مورد وسایل صرفه جویی در نیروی کار در اواخر قرن نوزدهم می توان چیزهای نادان و ناامید کننده ای ایجاد کرد زیرا آنها فقط به اندازه کار نیاز داشتند تا یک وعده غذایی را روی میز تهیه کنند - کارهایی که در بسیاری از موارد به دلیل پیشرفت در فرآوری مواد غذایی منسوخ شده است. . معنای "آشپزی خراش" در طول سالها به طور قابل توجهی تغییر کرده است. چه او خدمتگزار باشد و چه همسر ، یک آشپز قرن نوزدهم غالباً انتظار نمی رفت که نان خود را پخته و کره خودش را خرد کند ، بلکه قند خودش را خرد کرده و الک کند ، پوست بادام خودش را پوست کند ، بادام خودش را پوست کند ، آتش خودش را روشن کند و حتی برای خشک کردن کشمش خودش ، یکی یکی. در عصری قبل از کشمشهای بدون بذر ، ماده بذر کشمش مکانیکی یک ماده تمایل بود ، کالایی که به اندازه کافی سودآور بود و در روزنامه ها تبلیغ می شد. در اینجا مثالی از سان فرانسیسکو در سال 1866 آورده شده است:

یک بذر کشمش معمولی یک ماده چدنی سنگین بود که مانند یک دستگاه چرخ گوشت در آن میز قرار گرفته بود. شما کشمش های خیس را درون قیف تغذیه می کنید و دسته را می پیچید و - سلام ، presto! - از کشمش کاملاً چرب شده بیرون آمد. کشمش بین دو غلطک فشرده شد ، که این دانه ها را مجبور کرد. یک بذر کشمش که در منچستر انگلستان ساخته شده ، ادعا کرد که می تواند تنها 5 دقیقه یک پوند کشمش بذر کند. بذر کشمش مانند اختراع شگفت انگیز به نظر می رسد ، حتی اگر زمان آن گذشته باشد. اما به من احساس احساس wistful که در آن مورد نیاز بود. به ساعت هایی از نیروی انسانی (یا به عبارت بهتر نیروی زن) که باید برای از بین بردن کشمش و سلطان مناسب برای هدر رفتن باشند ، فکر کنید ، به خصوص در هفته های قبل از کریسمس که میوه های میوه ای و پودینگ هایی با کشمش وجود دارد.


ولیگ زکر Onbetaalbaar.
تبلیغ توسط Mastercard 
بیشتر ببین
در چارچوب چنین تندخویی ها ، دستگاه های صرفه جویی در نیروی کار جدید ویکتوریایی احتمالاً بسیار چشمگیر به نظر می رسید ، حتی اگر آنها به سختی سطح کارهایی را که یک آشپز در روز باید انجام می داد ، خراش دهند. همه چیز یک بار مدرن بود و یادآوری آن دشوار است که ابزارهایی که امروزه دست و پا گیر هستند یک بار cri driier بودند. در انصاف ، تعداد کمی از این gizmos های آشپزخانه قرن نوزدهم واقعاً از انجام یک کار منفرد خود شگفت زده شدند. پوره سیب یک مورد در مورد است. قبل از اینکه پاپیون در آشپزخانه آمریکایی متداول شود ، مردم ایالت هایی مانند ورمونت ، جایی که این میوه رشد می کند ، برای نگهداری "زنبورهای زنبورعسل" که در آن یک مأمور سیب مسافرتی با ماشین وارد می شود و چند لایه بوش را پوست می کشند ، استفاده می کردند. یک شب در حالی که بقیه مهمانی ها با هماهنگی و بریدن کار کردند.

اولین اختراع لایه برداری سیب در سال 1802 در انگلیس صادر شد. در دهه 1850 ، در ایالات متحده و بریتانیا ده ها نفر دیگر وجود داشتند. مدل های اولیه بسیار ابتدایی بودند ، که از چنگال چوبی کمی چرخان اما بر روی آن سیب تشکیل شده بود. ایده این بود که چاقو خود را در مقابل سیب بچرخانید و به این ترتیب پوست آن را جدا کنید. سؤال برانگیز است که آیا این مسئله مالیات کمتری نسبت به صرف آب دادن یک سیب با دست داشت یا خیر. اما در نیمه دوم قرن ، جهش بزرگی به جلو وجود داشت: مخترعین شروع به طراحی انواع مختلفی از پهلوانان ، هسته های اصلی و خردکن های دستی همه در یک کردند. نسخه های این هنوز هم می تواند در فروشگاه های لوازم آشپزخانه خریداری شود. شما هر سیب را در انتهای دستگاه - که به یک میز متصل است - وصل می کنید و دسته را بپیچانید ، و قبل از آنکه بدانید ، شما یک تکه میوه کاملاً لایه بردار و کدر شده دارید ، مانند یک لاغر یا کنسرتین. این اثر آنقدر هوشمندانه است که در تجربه من هنوز هم می تواند چشم اندازهای بیننده را خنثی کند.


ولیگ زکر Onbetaalbaar.
تبلیغ توسط Mastercard 
بیشتر ببین
با این حال این وظیفه درخشان و بی نظیر بود. بسیاری از این ابزارهای اولیه "صرفه جویی در نیروی کار" ناکارآمد ، بی اهمیت یا کمی مضحک بودند. کباب های بادام زمینی و اتومبیل های مخصوص خردل ، خردکن های ترب کوهی ، و بیسکوئیت ها وجود داشتند (بیسکویت مورد نظر نوعی کراکر سفت و سخت مانند ماتزو است). به سال 1890 نگاه می کنیم ، یک روزنامه نگار در لس آنجلس تایمزسیل عجیب اشیاء بی فایده را که چند دهه قبل وارد آشپزخانه ها شده اند ، یادآوری کرد: "از جمله سایر اختراعات ثبت شده که به خاطر می آورم بالابرها ، کیسه های نگهدارنده ، گیرنده های ماهی و هزار و یک وسایل کنجکاو برای امور خانگی است." هلن کمپبل با نوشتن نامه برای زنان ساکن در سال 1881 ، خاطرنشان کرد: "بسیاری از قراردادهای پیچیده ثبت اختراع موانع هستند ، نه کمک." مشکل بیشتر این موارد این است که آنها بیشتر با هدف سودآوری طراحی شده اند تا نیازهای یک آشپز. همین مورد در مورد پارترنالیا آشپزخانه امروزی نیز بسیار صادق است. این یک ابزار نادر است که هرگونه پیشرفت در برابر یک جفت دست چاق و چاقوی تیز است.

با توجه به همزمانی آن با یک تعدیل شدید در تقسیم کار بین جنسها ، ورود وسایل لزوما زندگی را برای خانمها آسانتر نمی کند. روت شوارتز کاوان در کتاب پیشگام سال 1983 این کار با بورس و خرد و شوخ طبعی ساخته شده است.. از حدود سال 1860 تا 1960 ، خانواده آمریکایی به طور پیوسته شخصیت استعماری خود را ریخت و به صنعتی تبدیل شد. در آن قرن ، تعداد محدودی جدید بی شماری از بازار ، از توری پنیر گرفته تا اجاق های توستر ، به بازار آمد. وافل برقی به مخلوط کن ها فشار می یابد. اما در عین حال ، کل جریان کار آشپزی خانگی تغییر کرد و به نفع زنان نبود. کاوان مشاهده کرد که در آشپزخانه های روستایی پیش از آمریکا ، زن و مرد مجبور شدند برای تهیه غذا همکاری کنند. زن خانه دار ممکن است یک غذای ساده گوشت و غلات را در یک کتری بخورد ، اما شوهرش می توانست غلات را رشد داده ، گوشت را خرد کرده و شومینه را بنا کند. او ذرت بزرگ کرد. او آرد ذرت را پخت. کودکان همچنین با حمل سطل های آب به والدین خود کمک می کردند. در مقابل ،

کاوان نوشت: "کارهای بیشتری برای انجام یک مادر در یک خانه مدرن وجود دارد زیرا هیچ کس برای کمک به او در این کار باقی نمانده است." در اوایل دهه 1980 ، نویسنده اظهار داشت که وجود تعداد زیادی از بسته های آشپزی می تواند برخی از مردان را از هرگونه تعهد برای کمک به خود احساس ناراحتی کند. "در خانه هایی که زباله ها دفع می شوند ، مردها از برداشتن مقادیر اندک زباله هایی که هنوز نیاز به حمل آن دارند استفاده می کنند.

برای افزودن توهین به آسیب ، بسیاری از وسایل آشپزخانه با این پیام همراه شدند که حالا که به او کمک زیادی در آشپزخانه می شود ، یک آشپز دلیلی برای شکایت از زیادش نداشت.
یکی دیگر از مشکلات دستگاه های صرفه جویی در کار زنان است که آنها همیشه همزمان با افزایش انتظارات آشپزی همراه بوده اند ، بنابراین نتیجه خالص یک آشپز بود که فرسوده تر از همیشه. از سال 1850 به بعد ، تخمهای تخم مرغ به یک وسواس واقعی در خانواده آمریکایی تبدیل شدند. از سال 1856 تا 1920 692 حق ثبت اختراع جداگانه برای این ابزار صادر شد که مشهورترین آنها Dover با دو ضرب و شتم گردانش بود. وقتی نوبت به سفیده تخم مرغ کرکی رسید ، هیچکدام از این طرح های پیچیده ، ارتقاء از شلاق بادکنک فرانسه (یک قطعه مهندسی غیرقابل اثبات) یا حتی روی ویس درخت سبزه قدیمی نیست ، که در صورت شما می تواند کار شگفت آور کند. به یاد داشته باشید که گاه به گاه پارگی پوست را در معبر خود نگیرید. طولی نکشید که میکسرهای برقی قرن بیستم ضرب و شتم تخم مرغ به شدت آسانتر شدند. در عوض ، تخم مرغ های اولیه ثبت اختراع ، برعکس ، تنها توهم سهولتی را به همراه داشتند ، همراه با این احساس که تولید تخم مرغ های کاملاً ضرب شده کاری است که زنان باید انجام دهند و یک زن در اختیار داشتن یک Dover احساس کرد که باید کیک های فانتزی را با آن درست کند. محبوبیت این گردبادها همچنین با شیوه جدیدی برای کیک های غذایی فرشته مطابقت داشت ، که نیاز به کتک زدن حجم عظیمی از تخم مرغ ، سفیده ها و زرده ها به طور جداگانه داشت. این مکانیسم ، آخرین مکانیسم که به دور از نیمه کار کردن زن است ، می تواند آن را چند برابر کند. و یک زن در اختیار داشتن یک داور احساس کرد که با آن کیک های فانتزی درست می کند. محبوبیت این گردبادها همچنین با شیوه جدیدی برای کیک های غذایی فرشته مطابقت داشت ، که نیاز به کتک زدن حجم عظیمی از تخم مرغ ، سفیده ها و زرده ها به طور جداگانه داشت. این مکانیسم ، آخرین مکانیسم که به دور از نیمه کار کردن زن است ، می تواند آن را چند برابر کند. و یک زن در اختیار داشتن یک داور احساس کرد که با آن کیک های فانتزی درست می کند. محبوبیت این گردبادها همچنین با شیوه جدیدی برای کیک های غذایی فرشته مطابقت داشت ، که نیاز به کتک زدن حجم عظیمی از تخم مرغ ، سفیده ها و زرده ها به طور جداگانه داشت. این مکانیسم ، آخرین مکانیسم که به دور از نیمه کار کردن زن است ، می تواند آن را چند برابر کند.


ولیگ زکر Onbetaalbaar.
تبلیغ توسط Mastercard 
بیشتر ببین
برای اضافه کردن توهین به آسیب ، بسیاری از وسایل آشپزخانه با این پیام همراه شدند که حالا که به او کمک زیادی در آشپزخانه می شود ، یک آشپز دلیلی برای شکایت از زیادش ندارد. "پخت و پز یک تفریح" عنوانی از تبلیغات نامحسوس پشتیبان یک شرکت آشپزخانه قرار داده شده در Salt Lake Semi-Weekly Tribune بوددر سال 1898. توصیه کرد که نویسنده کپی ، "سخت کار آشپزی خود را انجام دهی ، هنگامی که می توانید با صرف هزینه بسیار کمی برای چند مورد از وسایل آشپزخانه صرفه جویی ما در آشپزخانه ، تفریحی دلپذیر را ایجاد کنید. "" این افراد صرفه جویی شده در کار شامل چربی های چای ، بخارپز میوه و "قاشق کیک مورد علاقه" بودند که به نظر نمی رسد هیچکدام از اینها کوششی قابل تشخیص را ارائه دهند. با توجه به اینکه قاشق های کاملاً سرویس دهی از زمان های بسیار قدیم وجود داشته است ، این باعث شده بود که به هوش زنان توهین شود که این وسایل را صرفه جویی کنند.

نگرانی بزرگ فمینیستی در مورد تمام این تجهیزات - که توسط بتی فریدان در "زنانه عرفانی" بیان شده است - این بود که زن را در نقش زنان خانه دار به دام می اندازد و آنها را به خانه محدود می کرد. اختراعات آشپزخانه در اوایل قرن بیستم نه تنها وانمود کردند که آشپزی را آسان تر می کند ، بلکه زندگی زنان را با تبدیل دفترهای تجویز شده خود به بهشت ​​مینای براق تبدیل می کند. همانطور که اکنون به نظر می رسد عجیب است ، در آن دوره ، یکی از این دستگاه های ظاهراً تغییر دهنده یک کابینت بود که قبل از عرضه یخچال ، تبدیل به یک تمرکز آرزو شده بود. مانند سایر وسایل خانه داری ، این کمد های اولیه - که شامل محفظه های زیادی بود ، از زیر شلواری کارد و چنگال گرفته تا سطل شکر - خود را به قول سفارش فروختند. چگونه ممکن است زنی که صاحب بسیاری از کشو های بین قفل است ، ناراضی باشد؟ در سال 1900 ، یک آگهی تمام صفحه برای کابینت آشپزخانه Hoosier اصرار داشت که "سلامت ، ظاهری خوب ، استحکام ، زمان و ایستادن. "" شادترین شگفتی زندگی او! "نشان تبلیغ دیگری برای یکی از این مبلمان معجزه آسا بود. تصویر همراه ، یک مادر پر زرق و برق را در لباس فلاپ ایستاده و در آغوش خیره‌کننده کنار همسرش نشان داده بود ، که او را با کابینت باز نشان داده است که انگار این یک جایزه عالی است.


ولیگ زکر Onbetaalbaar.
تبلیغ توسط Mastercard 
بیشتر ببین
مشکلی که در مورد کابینت های آشپزخانه - مانند بسیاری از ابزارهای دیگر "صرفه جویی در کار" وجود دارد ، این است که آنها به چیزهایی که آشپزی را بسیار سخت می کند نرسیدند. اغلب اوقات انجام کارهایی نیست که بسیار سخت بوده است ، بلکه شرایط زندگی شخص مسئول است. تا دهه 1920 ، یک زن خانه دار آمریکایی با درآمد متوسط ​​ممکن بود به یک اجاق گاز برسد ، فناوری ای که مطمئناً یکی از بزرگترین پیشرفت های تاریخ آشپزی است. بعد از گذشت قرن ها زندگی در اطراف دود و ناراحتی در آتش سوزی ، آشپزها می توانند شعله را به خواست و یا خاموش کنند. با این حال ، همانطور که کاوان مشاهده می کند ، فناوری صرفه جویی در نیروی کار ، کنترل مؤثر در تولد خواهد بود. "هنگامی که هشت یا نه دهان برای تغذیه وجود داشته باشد (یا حتی پنج یا شش) ، پخت و پز یک کار دشوار است ، حتی اگر می توان آن را در محدوده گاز انجام داد."

شما می توانید بگویید که آشپزخانه "کارگر" دهه 1950 دروغ از این واقعیت بود که بسیاری از خانمها - اگر می توانستند از پس آن برآیند - انتخاب کردند که دارای خدمتگزاران انسانی و همچنین وسایل باشند. از سال 1940 تا 1950 تعداد کارگران داخلی در ایالات متحده از 2.5 میلیون به 2 میلیون کاهش یافت. اما پس از آن - در یکی از اسرار بزرگ تاریخ اجتماعی آمریکا - تعداد افراد مشغول به خدمت دوباره افزایش یافت و تا سال 1957 به 2.5 میلیون نفر رسید که رشدی در حدود 5 سال 31 درصد بود. به عنوان روزنامه نگار زمانمجله نوشت: "علیرغم تمام وسایل جدید صرفه جویی در نیروی کار ، زن آمریکایی می خواهد یک خدمتکار را برای کمک به خودش بخواهد و نیاز دارد." ممکن است یک خدمتکار هفته ای 60 تا 100 ساعته با کمترین هزینه کار کند و برای خرید و پخت و پز و تمیز کردن خانه ها نیز لازم است. او باید روزانه سه بار پخت و پز می کرد ، اما در حین انجام این کار صدایی ایجاد نمی کرد. در ژوئیه سال 1943 مجله House Beautiful خاطرنشان کرد: "صداهای قابلمه ها ، قابلمه ها ، و ظروف غذاخوری ظرف می تواند یک غذای عالی را خراب کند."


ولیگ زکر Onbetaalbaar.
Voen een لحظه ای عالی و جذاب و جالب برای همه. Met Mastercard is aankoop 180 dagen verzekerd tegen shade، verlies en diefstal.
تبلیغ توسط Mastercard 
بیشتر ببین
هیچ یک از میکسرهای پیشرفته نمی توانستند زندگی یک خدمتکار را آسان کنند ، زیرا او موظف بود تا خودش را به نوعی ماشین تبدیل کند. یکی از این کارگران داخلی ، یک زن آمریکایی ، در مورد زندگی خود در ژورنال خانمها در سال 1960 نوشت: وی شکایت کرد که کارفرمایانش به طور همزمان انتظار داشتند که وی از "نوع سازماندهی و هوشمندی که یک زن در مدیریت خانواده خود استفاده می کند" داشته باشد و هنوز بندگان مانند او رفتار کردند "گویی مغزی در سرمان نیست". پیش بینی می شد خدمتکارهای دهه 1950 - که احتمالاً بالای 50 سال سن داشتند و آفریقایی آمریکایی بودند - به اندازه یخچال و فریزر بی صدا و پاسخگو باشند.

کل مفهوم "صرفه جویی در نیروی کار" فرض می کند که کار پخت و پز چیزی است که باید لغو شود ، کاهش یابد یا فراموش شود.
ما دوست داریم به پیشرفت اعتقاد داشته باشیم. اما دوباره در نظر بگیرید که دستور پخت کیک قرون وسطایی از سال 1393 که خواستار ضرب و شتم خمیر به اندازه کافی طولانی شد تا "یک یا دو نفر را خسته کنید". آیا واقعاً این طرز فکر متفاوت با خانواده های مرفه آمریکایی دهه 50 بود که انتظار داشتند خدمتکارشان در سکوت آشپزی کند و در تمام شب بایستد و منتظر تمام شدن مهمانی باشد تا بتواند ظروف کثیف خود را بشوید و لیوان های مارتینی خود را بشویید؟ در هر دو مورد ، با ازدواج یا نیاز به درآمدزایی به این امر ، انسانهای موجود در آشپزخانه به عنوان روبات رفتار می شدند.


Veilig. Zeker. Onbetaalbaar.
Ad by Mastercard 
See More
کل مفهوم "صرفه جویی در کار" فرض می کند که کار پخت و پز چیزی است که باید آنرا لغو کند ، یا کاهش یا فراموش کند. هنگامی که جولیا کودک در سال 1961 با پخت و پز فرانسوی خود "برای آشپز بی سروصدا" روی صحنه آمد ، او یک ضدحمله را به ذهنیت پس انداز کار و سازش های آن ارائه داد. "این کتابی است برای آشپزی بی خدمت آمریکایی که به مناسبت آن با بودجه ، خط کمر ، برنامه زمانی ، وعده های غذایی کودکان ، سندرم والدین-راننده-دن-مادر یا هر چیز دیگری که ممکن است در ایجاد لذت از تولید چیزهای شگرف دخیل باشد ، بی توجه است. کودک در پیشگفتار خود برای تسلط بر هنر آشپزی فرانسوی اعلام کرد ، چه آنها از کوئینز د poisson یا کوویچ لورن استفاده می کردند ، او به خوانندگان خود می خواست که میانبرها را مصرف نکنند: "یک قابلمه محافظ یک آشپز خود مانع است." ، شگفتی های پخت و پز فرانسوی مستحق ظروف و ظروف صحیح کار نبود ، نه ، لازم بود. او علاقه ای به صرفه جویی در کار نداشت بلکه در صرفه جویی در آشپزخانه و به لذت خودش بود.

کودک بخشی از روش جدیدی برای تفکر در مورد آشپزی خانگی از دهه 1960 به بعد ، حداقل در بین زنان تحصیل کرده طبقه متوسط ​​بود. اگر وقت گذراندن در آشپزخانه می تواند بیشتر از کار باشد ، شبیه کار باشد؟ سالهای پس از جنگ ، ظهور یک فروشگاه کاملاً جدید ظروف اشپزخانه مشاهده شد که ابزارهایی مانند آجر مرغ و بخار مارچوبه را به عنوان اسباب بازی معرفی می کردند ، و هدف آنها یک نژاد نوظهور آشپزهای سرگرمی بود. این مقالات گران قیمت بیشتر برای افزایش لوکس بودن در آشپزخانه طراحی شده است تا اینکه کار را کاهش دهند. برای کسانی که پول و اوقات فراغت دارند ، می تواند سرگرم کننده بودن وقت خود را برای تلفیق عطرهای دلپذیر در قابلمه های زیبا ، لذت بردن از بافت دلپذیر hollandaise یا گرگ دوست داشتنی یک لیمو هنگام لعاب دادن ، سرگرم کننده کند. اما برای یک آشپز متوسط ​​با درآمد متوسط ​​، کارهای آماده سازی وعده های غذایی تا حد زیادی حل نشده است. آره، آن دسته از فروشگاه های مواد غذایی همه در یک وجود دارد که در کانال های خرید خانگی تبلیغ می شدند - پیازهای خرد شده ، کرم را شستشو دهید ، سالسا درست کنید ، همه با چند چرخش دسته! - اما آنها آنقدر بی پروا برای شستن بودند که به سختی ارزش زحمت را داشتند. در همین حال ، مایکروویو قول داد که آشپزی را به یک نسیم تبدیل کند - یا آن را تا حد یک شام یخ زده از پیش آماده شده در فروشگاه خریداری شده کاهش دهد - اما این تنها در صورتی صحیح است که تعریف شما از پخت و پز شامل رندر کردن مواد غذایی ترد یا قهوه ای یا خوشمزه نباشد. .


ولیگ زکر Onbetaalbaar.
تبلیغ توسط Mastercard 
بیشتر ببین
در پشت ناامیدی دستگاه های صرفه جویی در کار ، مشکل بزرگتری نهفته است ، که عدم موفقیت جمعی ما در کار آشپزی به عنوان چیزی مهم و ماهر و قابل احترام است. معمار کارولین استیل ، نویسنده شهر گرسنه ، در رابطه با موضوع غذا می گوید: "ما به صرفه ترین چیز دنیا را نمی ارزد ." ما دوست داریم تصور کنیم که شام ​​به صفحات ما می رسد ، انگار که با سحر و جادو انجام می شود و ما کارهایی را که در گرفتن آن به ما تعلق دارد ، تخفیف می دهیم ، خواه این کار یک آشپز در آشپزخانه باشد ، یا زندگی تنبیه کننده گوجه فرنگی ها و مرغ های بسته بندی شده را. ما را قادر می سازد تا خودمان را تغذیه کنیم.

در پایان ، این صنایع غذایی بیش از هر ابزار حیرت آور صنایع غذایی فرآوری شده ای بودند که در قرن بیستم زنان غربی را از تلاش برای تهیه یک وعده غذایی صرف نکرد. بازاریابان غذاهای بسته بندی شده مدت زمان طولانی را در متقاعد کردن ما صرف کرده اند که پخت و پز واقعی هرگز ارزش آسیاب کردن ندارد. چه کسی در صورتی که می توانید داخل یک سوپر مارکت قدم بزنید و یک مینی شیرینی گیلاس بخرید ، هر زمان که دوست دارید احساس کنید ، به یک قابلمه گیلاس یا میکسر برقی نیاز دارید؟ این مانند یک پای گیلاس واقعی که از ابتدا ساخته شده نخواهد بود ، حتی نزدیک هم نخواهد بود. اما اگر تفاوت را نمی دانید چه می کنید؟ ما اکنون در عصری هستیم که بیشتر وعده های غذایی که اکثر اوقات می خوریم به اندازه فراموشی در کار نیست. تقریباً نیمی از کل مواد غذایی مصرف شده در ایالات متحده و انگلیس "فوق فرآوری شده" هستند. ما دیگر بیشتر آنچه را که تولید می شود - یا منشاء ترکیبات آن -

در نقطه مقابل طیف ، هنوز مکانهایی در جهان وجود دارد که بیشتر پخت و پز اتفاق می افتد به روش کند و دشوار ، بدون دستگاه صرفه جویی در نیروی کار. هند یکی از آنهاست. این کشور بدون کار بدون حقوق زنان تولید کننده غذاهای خوشمزه از ابتدا سه بار متوقف می شود ، اغلب در آشپزخانه ها با حداقل ابزار. من در سال 2017 با مورخ هنر ، پرژنا دسای صحبت کردم که سه ماه و نیم در کارگاه آشپزی در دارآوی ، بزرگترین زاغه در بمبئی گذراند. او پخت و پز و زندگی هشت زن را که در کتاب آشپزی سال 2014 خود با عنوان The Indecisive Chicken: Stories and دستور العمل های هشت Dharavi Cooks با او کار کرده بود ، مستند ساخت.، که یکی از خارق العاده ترین کتاب های غذایی است که من تا به حال خوانده ام ، زیرا توضیح می دهد که چگونه آشپزی با بقیه زندگی یک شخص متناسب است. در میان مصاحبه شوندگان ، این هر دو بار روزانه اجتناب ناپذیر و یک نوع آرامش بود.
زنان دزایی که ملاقات می کردند فکر نمی کردند که کار خاصی انجام دهند ، زیرا کف دست های خود را برای صاف کردن نان های روتی و یا کدو های تلخ پر از فشار با مخلوطی از انبه سبز ، پیاز و ادویه استفاده می کردند و لبه ها را با خلال دندان می بستند. آنها این اقدامات را بخشی از یک کار مهم می دانستند ، و غذایی را تولید می کردند که به خانواده هایشان سلامتی و لذت می بخشد. بسیاری از آنها رضایت از کار خود را به دست آوردند. آنها زمان سوختن یک بادمجان را روی شعله ای باز برای دودی کامل ابریشمی گرفتند. با این حال ، مراقبت از آن وظیفه و بسیاری دیگر مانند آن ، هرگز به تعویق نیامده است ، زیرا به نظر فرهنگ و همسرانشان ، آنها فقط به یک تعهد عمل می کردند. در این شرایط جای تعجب ندارد که مردم مانند هر جای دیگر به نان های خرد شده بسته بندی شده ، که در هند رواج می یابد ، تبدیل شوند. همچنین جالب توجه است که آشپزها در آن کشور جزء مشتاق ترین پذیرنده های قابلمه فوری جهان بوده اند و آن را به عنوان مسیری سریع تر برای تهیه غذاهای سنتی پخته شده مانند مرغ کره آغوش می کنند. این می تواند نشانه این باشد که زنان هندی همیشه آماده نیستند که بی رحمانه ساعتها مهارت را به آشپزخانه اختصاص دهند.

به جای این که بپرسیم ، "چگونه می توانیم این کار را لغو کنیم؟" در عوض می توانیم بپرسیم ، "چگونه می توانیم این کار را پاداش دهیم و آنرا بشناسیم و شخصی که این کار را انجام می دهد؟"
Desai وقتی در سال 2017 از طریق اسکایپ صحبت کردیم اظهار داشت: "ما عطر هل را در پودینگ برنج تثبیت می کنیم اما خانمهایی که آن را تولید می کنند فراموش می شوند." و غذاهای هندی را به عنوان چیزی که جایگزین و میانبر وجود ندارد ، دید. هیچ ابزاری وجود ندارد که بتواند دست انسان را هنگام ساخت وسایل چاپاتی و سایر تختخوابها درست کند. اما اینگونه است ، چرا دست و زن هستند آنها متعلق به احترام بیشتری نیستند؟


ولیگ زکر Onbetaalbaar.
تبلیغ توسط Mastercard 
بیشتر ببین
شاید مشکل واقعی مفهوم "صرفه جویی در کار" در آشپزخانه این باشد که سعی می کند به یک سوال اشتباه پاسخ دهد. به جای این که بپرسیم ، "چگونه می توانیم این کار را لغو کنیم؟" در عوض می توانیم بپرسیم ، "چگونه می توانیم این کار را پاداش دهیم و آنرا بشناسیم و شخصی که این کار را انجام می دهد؟"

من فکر نمی کنم که در پخت و پز ما نیاز به خیلی خلوص یا خیلی مصنوعی داشته باشیم. برای کاری که می تواند درست توسط یک ماشین آماده شود ، اجازه دهید یک دستگاه آن را انجام دهد (مگر اینکه شما لذت حسی از انجام کارها را به آرامی انجام دهید). همانطور که سرآشپز ریموند بلان گفته است ، شما می توانید به جای آن که در Cuisinart شیرینی شیرینی تهیه کنید ، شیرینی را با دست درست کنید ، اما خیلی بیشتر طول می کشد و بهتر نخواهد شد. من فقط خیلی خوشحالم که یک یا دو شبانگاه شبانه کار را در هفته به قابلمه فوری خود اختصاص دهم. اما غذاهایی وجود دارد که تولید آنها متکی به لمس و عقل انسان است و زمان آن رسیده است که ما به افراد مسئول این امر را احترام بگذاریم. ما یخچال های "هوشمند" و شکارچی تخم مرغ "نوآورانه" را می خریم اما هیچ ابزاری تا به حال به اندازه یک شخص و قاشق چوبی وی در آشپزخانه نیمی از هوشمندی نبوده است. همانطور که خانم CS Peel در خانه کار پس انداز نوشت در سال 1917 ، "بزرگترین دستگاه صرفه جویی در نیروی کار که مغز ماست."

Women on Food: Charlotte Druckman و 115 نویسنده ، سرآشپز ، منتقدان ، ستاره های تلویزیونی و Eater اکنون از کتاب های آبرامز در دسترس است.

  • اعظم چارباشلو
  • ۰
  • ۰

فانتزی می تواند یکی از بهترین تجربیات جنسی شما باشد زیرا تنها حد تخیل شماست. خوشبختانه ، هنگامی که تصورات شما خالی شود ، سایت های اروتیک آنلاین مانند Literotica می توانند جرقه را روشن کنند. داستان اروتیک به معنای برانگیختن میل جنسی است و می تواند ایده های خلاقانه ای را برای اتاق خواب به شما ارائه دهد - یا وقتی روحیه مناسب باشد ، خواندن آن لذت ببرید. با کمک اروتیکا آنلاین ، می توانید رابطه جنسی خسته کننده و متوسط ​​را به یک واقعه ذهن آور تبدیل کنید.


این هشت وب سایت با بخار شبیه به فوق العاده معروف Litotica است ، و برای تحریک جنسی ترین ارگان در بدن شما تضمین می شود: ذهن شما. برای انواع سلیقه های جنسی چیز کمی وجود دارد ، خواه دوست دارید داستان شهوانی تان اهلی شود یا کاملاً در آنجا. البته لازم به ذکر است که شما باید حداقل 18 سال سن داشته باشید تا به بسیاری از این وب سایتها دسترسی پیدا کنید - بنابراین من حدس می زنم که افراد جوان تر فقط باید مثل سکس اطلاعات مربوط به سکس را از رمان های عاشقانه ای که در زیرزمین خود پیدا کرده اید بیاموزید انجام داد نگران نباشید ، وقت شما فرا خواهد رسید.

بنابراین ، پیش بروید: زیر کاور شوید ، دنج کنید و تلفن خود را جمع کنید. خواندن - و تنفس سنگین - برای انجام وجود دارد.

LushStories
رسانه های نیمه اجتماعی ، بخشی از بانک اطلاعاتی ، همه اروتیکا. این سایت دارای طیف گسترده ای از داستان از طیف گسترده ای از مردم است. مثل جنس کالج؟ آنها آن را دارند. از یک واقعه تاریخی خوب لذت می برید؟ اوه ، آنجاست بیشتر به شعر؟ خوب ، لرد بایرون ، من تحت تأثیر قرار گرفتن شما از مردگان هستم ، اما نگران نباشید که آنها نیز چنین چیزی را دارند. هنگامی که همه این موارد (و احتمالاً خودتان) را خسته کردید ، می توانید وارد اتاق های گفتگو شوید و با افراد همفکر صحبت کنید ... اگر به این نوع چیزها رسیدید.

دختر حواله
داستان های موجود در این سایت همه توسط یک شخص نوشته شده است - دختران پول نقد - و همه آنها با مضامین BDSM سروکار دارند. در مانیفست خود ، Remitance Girl به برخی از جنبه های پیچیده تر نوشتن و خواندن در مورد رابطه جنسی BDSM می پردازد ، بنابراین قبل از شیرجه رفتن به مطالب او ، به آن نگاهی بیندازید.


مخزن Alt.Sex.Text
انتشار داستان به صورت رایگان و با پشتیبانی از Alt.Sex.Text مخزن کمی پیچیده است ، اما خواندن داستان های وابسته به عشق شهوانی در سایت به اندازه کافی ساده است! Alt.Sex.Text مخزن حتی گلچین های خود را نیز تنظیم می کند ، که می توانید از طریق بخش ویژه در سایت مطالعه کنید.

داستان های کثیف واقعی
عاشق اروتیک ، اما فکر نکنید که این خواسته های هوشیارانه شما را برآورده می کند؟ در True Stories Stories ، کاربران قصه های جنسی خود را ارائه می دهند - به معنای واقعی بودن ، همه آنها واقعی هستند - چقدر گرم است؟ چرا جسور نباشید و یکی را تسلیم خود کنید؟

زن جوان آرامش که در حال خوابیدن به تلفن همراه در رختخواب در خانه بود
Shutterstock
نفی
Nifty شامل کلیه دسته بندی های معمول fetish است که شما از یک وب سایت erotica انتظار دارید (تاریخی ، نمایشگاهی ، و دیگران) ، اما کاملاً روی انجمن LGBTQ + تمرکز دارد.


کافه BDSM
کافه BDSM برای کسانی که از طعم بیشتری نسبت به وانیل ساده لذت می برند ، ارائه می دهد. این سایت نه تنها یک بایگانی سکسی برای داستانهای وابسته به عشق شهوانی در همه ابعاد و انواع. همچنین این تحقیق ارزشمندی را برای افراد علاقه مند به ورود به سبک زندگی فراهم می کند.

Fanfiction بزرگسالان
این کاملا سایتی است که می توانید برای تمام خواسته های تصادفی سکسی خود بازدید کنید. غالباً به صورت تصادفی (و سپس با جفت شدن) سازماندهی می شوید ، از دیدن حتی خاص ترین موارد خاص خود (که من برای قضاوت اینجا نیستم ) شگفت زده خواهید شد . به علاوه ، یک بخش متقاطع وجود دارد.

بررسی وابسته به عشق شهوانی
این مجله به این است که به همه چیز وابسته به عشق شهوانی یک نام خوب بدهید. البته داستان تخیلی وابسته به عشق شهوانی وجود دارد ، اما ویژگی ها ، هنر ، عکاسی و نقد و بررسی نیز وجود دارد. به آرشیو آنها نگاهی بیندازید - ممکن است درباره تاریخ ادبیاتی که مصرف می کنید یک یا دو چیز بیاموزید.


 

  • اعظم چارباشلو
  • ۰
  • ۰

چت گروهی باشگاه کتاب شما در حال انفجار است ، زیرا نویسنده کتاب دوست من درخشان کتاب جدیدی دارد که بیرون می آید. رمان جدید النا فرتانت با نام زندگی دروغگو در بزرگسالان است و به زودی برای خواندن تابستان سال آینده به بازار می آید. این رمان در تاریخ 7 نوامبر در ایتالیا به نمایش در آمده است ، اما خوانندگان انگلیسی زبان می توانند کتاب جدید النا فرانتته را انتخاب کنند - که به زبان ایتالیایی نوشته شده است و توسط آن گلدشتاین ، که او نیز رمان های ناپلی را به سواحل آمریکای شمالی آورده است - در تاریخ 9 ژوئن سال 2020 .


رمان های ناپلی که ابتدا بین سال های 2011 تا 2014 منتشر شده اند ، داستان النا و لیلا را روایت می کنند - دو دوست که در دهه 1950 ناپل ضعیف می شوند. رمان نهایی در کوارتت با عنوان «داستان کودک گمشده » برای یک جایزه ادبی ایتالیایی ، جایزه استرزا معرفی شد. Story of the Lost Child در سال 2015 در کتابفروشی های انگلیسی زبان قرار گرفت. این رمان ها بعداً در یک سری HBO اقتباس شدند و انتظار می رود فصل دوم نیز امسال به نمایش درآید.

با این حال ، رمان جدید النا فرتانت هیچ ربطی به رمان های ناپولیش ندارد. نخستین اثر داستان نویسی به طول کتاب که در پنج سال منتشر می شود ، "زندگی دروغگویی بزرگسالان" به سؤالات مربوط به هویت می پردازد که ممکن است به شدت با طرفداران مشهور ناشناس نویسنده طنین انداز شود. این نویسنده ، که از سال 1992 انتشار خود را آغاز کرد ، در طول حرفه خود ناشناس مانده است ، اگرچه تئوری های زیادی در مورد هویت فرانتز وجود دارد .

"من لغزیدم ،" بخشی از زندگی دروغگو برای بزرگسالان می خواند ، "و هنوز در حال لغزش هستم ، در این سطرهایی که قرار است داستانی را برای من رقم بزنند ، در حالی که در حقیقت من هیچ چیز نیستم ، چیزی از خودم نیستم ، چیزی که ندارد. واقعاً آغاز شده است یا واقعاً به اتمام رسیده است: فقط گره ای درهم و برهم ، و هیچ کس ، حتی آن کسی که در این لحظه نگارش نمی کند ، می داند آیا این موضوع شامل یک موضوع مناسب برای یک داستان است یا صرفاً یک سردرگمی رنج آور ، بدون بازخرید است. "

نمایش فیلم "زندگی دروغگوی بزرگسالان" النا فرتانت در تاریخ 9 ژوئن 2020 به نمایش در آمده است.

  • اعظم چارباشلو
  • ۰
  • ۰


به این کار برای تشویق حضار خوش آمدید ، سریالی که در آن از مجریان ، نویسندگان ، رهبران مشاغل و چهره های عمومی می خواهیم در مورد مفهوم تشویق و معنای آنها برای آنها فکر کنند. امروز ، ما از روزنامه نگار ، فیلمنامه نویسان و نویسنده کاندیس کارتی ویلیامز می شنویم.


دوره منتهی به انتشار کتاب اول شما برای هر نویسنده استرس زا است ، اما اگر در حال حاضر در صنعت کار می کنید و رمان های بی شماری را در این سالها مشاهده کرده اید که در نمودارهای پرفروش در حال افزایش و سقوط هستند ، آن استرس به سطح دیگری می رسد. هنگامی که Queenie در مارس سال 2019 ظاهر شد ، Candice Carty-Williams به عنوان مدیر ارشد بازاریابی برای کتابهای Vintage مشغول به کار بود ، چون از هارپر کالینز و قبل از آن Random House آمده بود. به عبارت دیگر ، در حالی که می دانست در آستانه راه اندازی کتاب چقدر باید منتظر بود ، او همچنین می دانست که چقدر نگرانی وجود دارد.

من از کارتی ویلیامز در مورد آن فشار سؤال می کنم ، که بدون شک با این واقعیت اجرا شد که کوئین قبل از انتشار هر لیست "کتابهایی را که باید در سال 2019 تماشا کنید" ارائه کرد. آیا مقابله با آن زیاد بود؟ "خوب ، مطمئنا ، چون شما فقط مانند هستید ، اگر آن را شکوفا کنید؟" او می گوید

کویینی از یک فلاپ دور بود. این فیلم طی چند روز در فهرست پرفروش های یکشنبه تایمز به شماره دو رسید و توسط نویسنده و برنده جایزه بوکر ، برناردین ایواریستو به عنوان "رمانی هیجان انگیز برای روزگار ما" توصیف شده است .

با وجود Queenie نیاز به موفقیت فراری است، Carty ویلیامز همواره این امید برای اولین بار خود را داشته است. او می گوید: "من می خواستم زنان جوان ، زنان سیاهپوست ، در آنچه که می گذرند احساس تنهایی کنند." "و اینکه شخصی داشته باشم که آنها را ببیند و خود را ببیند. این کاری است که من همیشه می خواستم انجام دهم."

لیلی ریچاردز
قبل از کوئنی ، کارتی ویلیامز قبلاً در صحنه رسانه ای انگلیس نامی برای خودش ایجاد کرده بود ، در این میان نامه های دیگری نیز در Guardian ، BEAT Magazine و Vogue وجود داشت . علاوه بر این ، در سن 23 سالگی ، وی جایزه Guardian و 4 Estate BAME Short Story را برپا کرد - یکی از دستاوردهایی که به او بسیار افتخار می کند. اما خیلی سریع به آینده ، پس از کوئین ، و حول و حوش اطراف کارتی ویلیامز بزرگتر از همیشه است. او در پادکست ها و تابلوهای بی شماری ظاهر شده است ، میهمان برنامه هایی مانند صبحانه بی بی سی بوده و به آمریکا سفر کرده استتا در مورد کارش صحبت کند وقتی با Carty-Williams روبرو می شوم ، ما در جوایز The Women Of The Year حضور داریم ، زیرا او به تازگی برای پیوستن به گروه 2019 انتخاب شده است. اما بعد از این همه ، او هنوز در تلاش است تا ستایش را بپذیرد. چرا؟
خانواده او ، برای یک ، او به من می گوید. "نان من خواستار Queenie نیاز من پروژه کوچک،" نویسنده می گوید، خنده است. هیچ یک از خانواده های او کتاب را خوانده اند - "آنها خواننده نیستند" ، او توضیح می دهد. "بنابراین ، وقتی مردم از من سؤال می کنند که چرا فروتن هستم ، دوست دارم ، به همین دلیل است."

او توضیح می دهد به غیر از این ، به این دلیل است که او در طول زندگی با "تقویت منفی" زیادی روبرو شده است. "و بنابراین اکنون من یک فرد بزرگسال هستم ، دوست دارم ،" چه؟ شما نمی توانید در مورد من صحبت کنید. خیلی خوب است. " من بسیار سپاسگزارم ، اما فقط آن را درونی نمی کنم. "

بین کاناپه ها و دوربین های چشمک زن ، من موفق به دزدیدن چند دقیقه از زمان نویسنده قبل از اینکه او شلاق بزند را پیدا می کند تا با دیگر زنان سال به هم بخورد. ما در مورد خواننده صحبت می کنیم ، خوشحال می شویم که به شما گفته می شود "انرژی خوبی دارید" ، و دلیل اینکه نسل ما نسلی است که از سندروم مزمن تحمیل شده رنج می برد.

کف زدن چه کسی به معنای بیشتر برای شماست؟
خوانندگان. با شنیدن این که آنها با چیزی در ارتباط بودند. چرا که قبل از هر چیز چیزهای زیادی برای انتخاب ما وجود دارد. من هرگز نمی دانم چه چیزی را انتخاب کنم. بنابراین این واقعیت که آن را دیده اید ، آن را برداشت کرده اید ، و به نوعی با آن در ارتباط بوده اید شگفت آور است. زیرا فلج چنین گزینه ای هنگام صحبت از کتاب وجود دارد. این همان چیزی است که من می گویم: خوانندگان. از آنجا که آنها مجبور به خواندن آن نیستند. گاهی اوقات شروع به خواندن در مورد یک کتاب می کنم و دوست دارم "نه" بنابراین اگر مردم آن را به پایان رسانده اند و مانند آن بودند ، "من همین بلافاصله ، این دوم ، کتاب شما را به پایان رسانده ام ، و من فقط می خواهم این را بگویم ،" این برای من شگفت آور است. [این نشان می دهد] که شما به درستی گول خورده اید.


تشکر خود را برای ورود به چه شکلی دوست دارید؟ شیپور خاموشی ، بررسی پنج ستاره ، تخمک گذاری ایستاده ، یا متونی از نزدیکترین و عزیزترین شما؟
نمی خواهید متن بگیرید ، بنابراین مهم نیست. تخمک ایستاده کاملاً استرس زا است زیرا من صحبت های عمومی را دوست ندارم. بنابراین فکر می کنم بررسی ها خوب است. بررسی ها خوب است به یاد دارم ویرایشگر من مثل این است ، "لطفاً می توانید از مردم بخواهید که آن را در آمازون بررسی کنند؟" و من دوست داشتم ، "نه ، زیرا این برای من واقعا عجیب است." اما روز دیگر در آمازون بودم که به دنبال انتشار کتابی بودم و دیدم "اگر این را دوست دارید ، مطمئناً کوئین را دوست دارید ." و من دیدم که من بارهای مثلاً چهار و نیم ستاره دارم و صد و یک مورد هم بررسی کردم و دوست داشتم که "چه کسی این کار را کرده است؟ واقعاً خوب است." این برای من معنی زیادی داشت چون من دوست داشتم ، من کاری نکرده ام که کسی این کار را انجام دهد. و این افراد در جوامع کتاب هستند که مثل این هستند ، "من این را دوست دارم."

نوع مورد علاقه شما چیست؟
دوست دارم وقتی کسی می گوید انرژی خوبی دارم. یا فقط شخصی که فقط دوست دارد ، "خوشحالم که اینجا هستی" من آن را دوست دارم ، وقتی کسی این را به من بگوید. بسیار متفکر است دقیقاً مثل این است که ، "اگر عصر شما یا اینجا نبوده اید ، عصر یا روز من به این خوبی نخواهد بود." انرژی هرچند ، من آن را دوست دارم. به نظر من داشتن انرژی خوب مهم است.

کمترین محبوب ترین نوع تعارف شما چیست؟
وزن من بسیار زیاد نوسان می کند ، و هنگامی که مردم می گویند "شما مقداری وزن از دست داده اید ، خیلی خوب به نظر می رسید ،" من همیشه مثل این هستم ، "در مورد آن صحبت نکنید ، زیرا نمی دانید چرا از دست داده ام شما نمی دانید دلیل این است که من بیمار بوده ام. " و همچنین با لاغرتر بودن بهتر و لاغرتر بودن ارتباط ندارم ، بنابراین همیشه دوست دارم "شما را لعنتی". بنابراین این یکی است که من از آن متنفرم. من از این خیلی متنفرم افرادی که به من نزدیک هستند هرگز این کار را نمی کردند و شما افرادی را پیدا می کنید که فکر می کنند راه شما چیست.

چرا فکر می کنید بسیاری از ما پذیرش ستایش را مشکل می دانیم؟
من فکر می کنم ، با این نسل به طور خاص ، ما در ذهن خود هستیم. و بسیاری از موارد موجود در آن بسیار مهم است. نسل قبلی فقط با چیزهایی روبرو شد. بدیهی است که آنها اشتباه کردند ، اما من فکر می کنم ما وقت زیادی را صرف تجزیه و تحلیل خود می کنیم و بسیاری از افراد را نمی شناسم که خودشان را درست مثل "بله ، اما من بهترین می دانم" نمی شناسم. و همانطور که می دانیم منفی بودن به خودی خود تغذیه می کند. بنابراین ، واقعاً کار سختی است که شکستن چنین کاری با شخصی مثل "اوه امروز زیبا به نظر می رسید" ، زیرا ما اینگونه خواهیم بود ، "خوب من امروز 10 نفر دیگر را دیدم که به نظر من زیبا تر از من در اینستاگرام هستند." منظورم این است که ، نگاه کنید ، ما فقط باید کمتر فکر کنیم و کارهای بیشتری انجام دهیم ، اما کار سختی است.


به نظر شما در حال حاضر کدام شخص در صنعت شما مستحق تشویق یا تشویق بیشتر است؟
من می خواهم بگویم Sareeta Domingo ، که مجموعه داستان های پیرامون عشق ، رابطه جنسی و تمایل نویسندگان کم فشار به تازگی اعلام شده است . من تا به حال به اندازه یک داستان عشق خوب ارتباط برقرار نکرده ام ، زیرا من دائماً در تلاش برای یافتن مطلبی هستم که کسی مثل من را مرکز کند. و اکنون ، Sareeta در حال جمع آوری کل مجموعه ای از آنها است! Sareeta همچنین سخت ترین هوادار کتاب ها است. او بسیار الهام بخش است و من مشتاقانه منتظر صنعت هستم و خوانندگان می توانند ببینند چه کاری می تواند انجام دهد.


 

  • اعظم چارباشلو
  • ۰
  • ۰

چه راه بهتری برای شروع ماه تاریخ سیاه از زمان اعلام سریال کتاب برای جشن زندگی سیاه انگلیس وجود دارد؟ یک Ting On On سریع ، که توسط ناشر Magdalene Abraha و توسط برخی از استعدادهای جوان این کشور نوشته شده است ، ساخته و تولید شده است ، قصد دارد تا با انتخاب آثار متمرکز بر افروس ها ، مشاغل سیاه انگلیس ، grime ، تئاتر ، به مردم بینش از زندگی و فرهنگ سیاه انگلیس را ارائه دهد. جنبش سیاه قدرت انگلستان ، چنار و گوشواره های بامبو. نه تنها همه نویسندگان زیر 30 سال درگیر هستند ، بلکه این همه کتاب های نخستین آنها خواهد بود.


نویسندگان سریال A Ting On ( AQTO ) از Tskenya-Sarah Frazer ، بنیانگذار کفش TSKENYA (که می نویسد AQTO: Business British Blacks ) ، روزنامه نگار Franklyn Addo ( Grime Music ) ، مدل و تبلیغات خلاق Sophia Tassew ( Bamboo) تشکیل شده اند. گوشواره )، روزنامه نگار و متصدی مسیحی Adofo ( Afrobeats )، نویسنده و تصویرگر و Rui دا سیلوا ( درخت چنار )، و ریاضی دان و عضو موسس از دختر-DEM، زینب ها Kwaw-Swanzy ( سیاه دختر آفریقایی ). و همچنین نویسنده Chanté Joseph و تهیه‌کننده تئاتر Tobi Kyeremateng ، که من در مورد درگیری آنها با AQTO با آنها صحبت کردم .

جوزف ، که برای امثال مجله کرک و ایندیپندنت ها می نویسد ، AQTO: جنبش سیاه قدرت انگلیس را می نویسد ، و معتقد است که این سریال یک نوع خواهد بود. او به من می گوید: "همه چیز در یک زمان وجود ندارد که همه این داستان ها را بگوید ، بلکه از نویسندگان جوان سیاه پوست که قبلاً ننوشته اند". صنعت نشر می تواند یک فضای دشوار برای پیمایش باشد ، اما برای جوزف ، این پروژه "احساس بهره برداری نمی کند ... این واقعی و معتبر است و همه علاقه مند هستند."

و با توجه به این که این نخستین مسئولیت نویسندگان در انتشار کتاب است ، این اثبات می کند "لازم نیست پیر و سفید باشید یا در انتشار کار دارید - شما فقط می توانید با گفتن چیزی جالب و جوان باشید." جوزف آن را می گذارد. که چیزی است که از Kyeremateng نیز طنین انداز است. Kyeremateng خواهد نوشت AQTO: Theater Sh * t . او می گوید: "هیچکدام از ما تصور نمی کردیم که می خواهیم کتاب بنویسیم. کیرمتنگ به من می گوید ابتدا وقتی که مگدالن از او سؤال کرده است گفت نه" اما در اینجا من هستم! "او می خندد. اما او توضیح می دهد که هر کس در زمینه خود متخصص است. "این منطقی است - چیزهایی که ما در مورد آنها می نویسیم چیزهایی هستند که ما در آنها فعال هستیم."


کتاب یوسف از دهه 60 به بعد در افراد مهم ، وقایع و سیاست غوطه ور خواهد شد ، و می گوید: "واقعاً می فهمید که چرا این جنبش به وجود آمده است". جوزف به یاد می آورد که به یک جلسه بحث و گفتگو در کلاب کتاب بپردازد که "یکی از سؤالات این بود ،" آیا سیاهپوستان در انگلیس قدرت دارند؟ " و همه مثل "نه" بودند. "او ادامه می دهد:" خیلی چیزها هستم که خودم را نمی شناسم ، اما آنچه می دانم این است که مواردی پیش از ما انجام می دادند. کتاب من به معنای واقعی کلمه در مورد شناخت داستان و مبارزات کسانی است که پیش روی ما آمدند و جزئیات آن را توضیح دادند. "

برای Kyeremateng ، AQTO به عنوان یک بایگانی عمل می کند ، "نه تنها تاریخ سیاه سابق انگلیس که نتوانسته است مستند شود ، بلکه این رنسانس امروزی که در حال حاضر نیز در حال گذر است را مستحکم می کند." از پنج تا ده سال گذشته ، به مکالمه فرهنگی سیاه انگلیس. "تئاتر همیشه وقتی سرگرمی می شود از توپ فرهنگی خارج می شود." اما Kyeremateng معتقد است "این تقصیر تئاتر است ، این تقصیر ما نیست. من واقعاً می خواهم آنچه را که ما فکر می کنیم تئاتر باشد باز کنم - و این ایده که جوامع سیاه انگلیس مدتها و طولانی مدت تئاتر را اجرا می کنند ، خواه آن را به عنوان ما بشناسیم. تئاتر یا نه. "

جوزف بهترین حرف را می زند وقتی می گوید: "این فقط همه چیزهای مناسب در زمان مناسب جمع می شوند." این کتاب ها قرار است در اکتبر سال 2020 ، درست در زمان ماه تاریخ سیاه سال آینده آغاز به کار کنند.

  • اعظم چارباشلو
  • ۰
  • ۰

پس انداز روزانه در گوشه و کنار است و همه ما می دانیم این به چه معنی است. دوست داریم یا نه ، ما به سمت زمستان می رویم. با این حال ، در حالی که ممکن است پایان شبهای طولانی روشن کمی دلگیر باشد ، این زمان ایده آل برای خواندن آن کتابهای غیر داستانی در لیست آرزوها است.


طبق مطالعه ای که از بینش های کانتار انگلستان انجام شده است ، بیش از نیمی از بزرگسالانی که مورد بررسی قرار گرفتند ، تنها یک کتاب را در سال گذشته مطالعه کردند. با این حال ، با انتظارات از زندگی مدرن ، به سختی تعجب آور است. بعضی اوقات زندگی می تواند به راه خود ادامه دهد و قبل از شناختن آن ، تمام آن کتابهای حماسی که برای کریسمس بدست آورده اید ، در نهایت گرد و غبار جمع می شوند. اما نترس - ماههای سرد سال بهانه ای مناسب برای گرفتن دنج در داخل خانه است ، و هنوز هم فرصت زیادی برای فشار در خواندن وجود دارد.

تعداد کمی از کتابهای غیر داستانی خارق العاده وجود دارد که ظرف چند ماه آینده به قفسه ها می آیند. از کتابهای آشپزی خوشمزه که ساختن یک سبک زندگی سبزیجات ساده تا احساسات قلبی را برطرف می کنند و اسطوره های مربوط به سلامت روان را از منظر صداهای معروف و نوظهور دور می کنند ، چیزی برای همه وجود دارد - حتی اگر فکر می کنید داستان بیشتر کیف شماست. بنابراین ، اگر به آنچه در ادامه می خوانید گیر کرده اید و نمی دانید از کجا شروع کنید ، در این 5 کتاب جدید گیر بیاورید:

"احساس آبی بودن خوب نیست (و سایر دروغها")
هم اکنون خریداری کنید
این گلچینی که توسط اسکارلت کورتیس جمع آوری شده است ، از طریق لنزهای بیش از 70 داستان شخصی ، به سلامت روان منجر می شود. از مقالات نویسنده KUCHENGA ، نماد مد نائومی کمپبل ، و خوانندگان جیمز بلیک و سام اسمیت ، انتظار مقالات زیبا و چشم نواز را دارید.


"فضای اشغال: مانیفست دختر سیاه برای تغییر" - Chelsea Kwakye & Ore Ogunbiyi
اگرچه این کتاب از نظر فنی در تابستان اکران شده است ، اما هنوز هم پاییز برای آن مفید است. گرفتن فضای از سوی فارغ التحصیلان کمبریج چلسی و سنگ معدن راهنما برای دختران سیاه پوست است ، اما ، برای هر کس دیگری که این کتاب را می خواند ، امیدوارم که بتواند شما را در داشتن دوست یا والدین بهتری نسبت به یک دختر سیاه و سفید در زندگی شما کمک کند. این کتاب بخشی از #Merky Books است ، همکاری بین Stormzy و Penguin Random House.

'Greenfeast - پاییز ، زمستان "- Nigel Slater
چرا به آخرین کتاب آشپزی Nigel Slater که در مورد وعده های غذایی برای ماه های سردتر است ، نمی پردازیم؟ این دومین کتاب در کتابهای آشپزی گیاهی فصلی او است و این یک روش عالی برای گیاهخواران و گیاهخواران است که بتوانند دستور العمل های بسیار زیبایی را پیدا کنند و برای گوشت خواران بتوانند وعده های غذایی سبزیجات بیشتری را در هفته خود معرفی کنند.
"Twas Shift Night قبل از کریسمس" - آدام کی
آدام کی نویسنده پرفروش ترین کتاب هایی که به این درد می خورند ، دوباره با کتاب دیگری مبتنی بر NHS بازگشت. پزشک پیشین با نگاهی خنده دار و واقع بینانه به کار برای خدمات درمانی بیش از Christmastime به دفتر خاطرات خود می رود.


"حقیقت راجع به زندگی به من بگویید: یک گلچین روز ملی شعر"

برای من حقیقت راجع به زندگی بگویید: گلچین روز ملی شعر
8.09 پوند
|
آمازون
هم اکنون خریداری کنید
این گلچین زیبا از 100 شعر که توسط Cerys Matthews ساخته و معرفی شده است ، در جشن بیست و پنجمین سالگرد مجموعه روز ملی شعر است. انتظار برخی از اشعار معاصر را از نویسندگان یرسا دالی ورد ، کی میلر و جان کوپر کلارک دارید.

  • اعظم چارباشلو
  • ۰
  • ۰

به دنبال رمان وحشت بعدی خود هستید؟ من می دانم که کدام کتاب استفان کینگ را باید براساس علامت زودیاک خود ، بعد از آن بخوانید ، و همه آنها را در زیر برای شما ذکر کردم. با ده ها تن از رمان و مجموعه داستان کوتاه زیر کمربند خود، استفن کینگ حداقل یک چیز نوشته شده است -، و اجازه دهید آن صورت، احتمالا بسیاری از چیزها - که هر علامت زودیاک مرعوب. حتی اگر قصد خواندن فال های خود را ندارید و از کارت های تاروت خود استفاده نمی کنید ، دوست دارید کتاب استفان کینگ را که در زیر برای شما انتخاب کرده ام دوست داشته باشید.


استفان کینگ با داشتن حرفه ای بیش از 40 سال ، به یک نام خانوادگی در سراسر جهان تبدیل شده است. کینگ ، نویسنده پرفروش های بی شماری ، از کری تا مؤسسه ، داستانهای ترسناک را به یک گاو پول واقعی تبدیل کرده است. البته ، خوانندگان ثابت کینگ - مانند شما واقعا - همه اینها را از قبل می دانید.

این که آیا شما طرفدار بزرگی از کارهای کینگ هستید یا می خواهید قبل از اتمام فصل هالووین چیزی را توسط استاد ترسناک بخوانید ، کتابی برای شما در فهرست زیر وجود دارد.

اگر Aries: Cell هستید

به عنوان یک برج دریایی ، شما یکی از رهبران متولد طبیعی زودیاک غربی هستید ، اما این یک قدرت و ضعف مهم برای شما ، دوست قوچ من است. با قدرت بزرگ مسئولیت بزرگی به وجود می آید ، و شما کسی نیستید که آن را خدشه دار کنید. متأسفانه ، شما می توانید در تصمیم گیری های "صحیح" کمی گرفتار شوید و خود را کمی سخت به خاطر یک خطا مجازات کنید.


به همین دلیل است که امسال باید Stephen King's Cell را بخوانید . مراکز سلولی در Clay Riddell ، یک هنرمند ماین که به بوستون سفر کرده تا تمام عمر معامله کند. تازه از مذاکرات ، Clay در حال آماده شدن برای بازگشت به خانه در هنگام اعتصاب فاجعه است. یک پدیده اسرارآمیز ، که با عنوان "نبض" شناخته می شود ، به شبکه جهانی سلولی حمله می کند و باعث می شود هر کسی که از تلفن استفاده می کند ، در آن زمان به حالت حیوانی و زامبی مانند بازگردد. با گذشت زمان ، خشت و معدود بازماندگان پولس راهی شمال می شوند ، به سمت ماین ، جایی که این هنرمند امیدوار است که پسر خردسالش اخیراً از تلفن همراه خود استفاده نکرده باشد.

برای خرید اینجا را کلیک کنید

اگر شما یک Taurus هستید: تنظیم کننده ها

لاک پشت ها ایمنی خانه را با کمترین آشفتگی ارزیابی می کنند. حتی اگر شما در یک شهر بزرگ و شلوغ زندگی می کنید ، از امنیتی که برای رفت و آمد راحت و مشاغل محله دوستانه شما برخوردار است ، برخوردار هستید. برج ثور دوست ندارد خارج از منطقه راحتی خود باشد و وقتی همه چیز بدون تغییر و نظم می ماند ، قدردانی می کنند.


The Regulators Stephen King's Regulators شما را تعقیب خواهد کرد ، برج ثور ، زیرا این مربوط به همه چیزهایی است که از آنها متنفر هستید. در این رمان - که در ابتدا با نام قلم کینگ ، ریچارد باخمن منتشر شده و در کنار "دوقلوی" آن منتشر شده است ، رمان کینگ ، ناامیدی - یک محله خواب آلود و حومه شهر با ورود چندین ون ناشناخته ، حامل افراد مسلح است که کاغذبازی محلی را می کشند. و ساکنان دیگر ، بی پروا از آنجا که هملت کوچک به آشوب فرو می رود و نمی تواند فرار کند ، بازماندگان متوجه می شوند که مهاجمانشان شباهت ناچیزی با شخصیت های یک برنامه تلویزیونی محبوب دارند.

برای خرید اینجا را کلیک کنید

اگر شما یک بچه: دوما کلیدی هستید

اوه جمینی ، همیشه باید چیزی برای سرگرمی خود داشته باشید ، نه؟ شما همیشه درگیر ماجراجویی بعدی هستید ، گاهی اوقات قبل از اینکه آخرین مورد را حتی تمام کنید. یک جینی همیشه تجربه جدیدی را پشت سر می گذارد ، اما گاهی اوقات این آرزو برای دور شدن از دنیای زندگی روزمره شما می تواند شما را دچار دردسر کند.


در استفان کینگ دوما کی ، مرد می فهمد که یک ماجراجویی چقدر می تواند اشتباه باشد. پس از تحمل ضربه مغزی در یک تصادف ، Edgar Freemantle دستخوش تغییر چشمگیر در خلق و خو و شخصیت می شود و غیرقابل پیش بینی و خشن می شود. هنگامی که همسرش او را ترک می کند ، ادگار توصیه های پزشک خود را انجام می دهد و به زندگی در یک خانه تفریحی ساحلی فلوریدا می رود ، جایی که قصد دارد وقت خود را برای تلاش های هنری خود اختصاص دهد. هرچه او با کار روی نقاشی هایش وسواس بیشتری پیدا می کند ، ادگار قادر به پدیده های عجیب و غریب موجود در این جزیره است ، اما چهره ای اسرارآمیز که در هر اثری که تولید می کند ظاهر می شود ، می تواند سرنخ خطری را که خطرات دوما کلید در اختیار دارد فراهم کند. به او.

برای خرید اینجا را کلیک کنید

اگر شما یک سرطان هستید: ایستاده

مانند بسیاری از نشانه ها ، سرطان آسایش خانه ها را ارزیابی می کند. بر خلاف هر کس دیگری ، سرطان بسیار خوشحال می شود که دیگر هرگز خانه خود را ترک نکند. این ارادت به فضای شخصی ممکن است شما را راضی نگه دارد ، اما همچنین ناراحتی و ناراحتی را از زیر پوست خود راحت می کند.


رمان استفن کینگ در سال 1978 با عنوان "ایستاده " در یک نسخه پس از آخرالزمانی از ایالات متحده اتفاق می افتد ، که در آن بیش از 99 درصد از جمعیت توسط یک بیو پیون که از یک مرکز دولتی رها شده است ، از بین رفته اند. با رها کردن کشور متلاشی و متروک ، بازماندگان "سوپر فلو" شروع به تجربه بینش دو موجود جداگانه می کنند - یک زن مسن به نام مادر ابیگیل و یک مرد نسبتاً جوان به نام رندال فالگ. در حالی که نیروها در اطراف ابیگیل و پرچم جمع می شوند ، صحنه ای برای نبرد حماسی خیر و شر در نظر گرفته می شود تا درباره سرنوشت جهان تصمیم بگیرد.

برای خرید اینجا را کلیک کنید

اگر شما یک لئو هستید: The Dark Half

هیچ کس نگفت که شما برای درام لئو لنجی ندارید ، اما احتمالاً هر لحظه که در کانون توجه خود سپری می کنید درآمد کسب کرده اید. آخرین چیزی که شما می خواهید این است که به نفع خود جمع نشوید ، یا اینکه شناختی را که برای رسیدن به آن بسیار سخت کار کرده اید از دست بدهید.


اگر کسی همه این موارد را از شما دور کند ، چه کار می کنید؟ Stephen King's The Dark Half یکی از واکنش های ممکن و کشنده را نشان می دهد. Thad Beaumont خسته از انتشار تلخ ترین و وحشتناک ترین اثر خود با نام مستعار ، بنابراین او منطقی ترین دوره اقدام را با برگزاری مراسم تشییع جنازه برای قلم خود ، جورج استارک ، در پروفایل مجله People انجام می دهد . اندکی پس از آن ، مردم شروع به مردن می کنند ، همه آنها به طرز وحشتناکی به قتل می رسند ، و هر صحنه جرم انگشت های تاد را نشان می دهد.

برای خرید اینجا را کلیک کنید

اگر شما یک باکره هستید: Dreamcatcher

باکره کمال گرای زودیاک غربی است و آنها انتظار دارند که دیگران نیز همانند روزهای 24/7 باشند. با وجود اینکه شما آماده ، مایل و قادر به کمک به دوستان خود بهترین چیزهایی هستید که ممکن است باشد ، باکره ، پیگیری بی وقفه شما از درخشش مطلق می تواند خسته کننده باشد - هم برای شما و هم برای اطرافیان.


چرا از بهترین بودن استراحت نمی کنیم و به جای آن یک کتاب ترسناک می خوانیم؟ Dreamcatcher استفان کینگ داستان چهار دوست با استعداد فوق طبیعی را نشان می دهد که خود را در مرکز نبرد مرگبار بین نیروهای متجاوز بیگانه و سر ناخوشایند ایستگاه محلی ارتش آمریکا در حالی که در یک سفر شکار در یک لنج دور افتاده قرار می گیرند ، روایت می کند. همانطور که مردم در اطراف خود شروع به مردن می کنند ، مردان متوجه می شوند که حرکت اشتباه می تواند برای همه آنها هزینه داشته باشد. با گذشت زمان ، آنها به خانه می روند تا Duddits ، یک دوست پنجم را جمع کنند ، که ممکن است کلید نجات جهان باشد.

برای خرید اینجا را کلیک کنید

اگر شما یک ترازو هستید: Pet Sematary

اگر شما یک ترازو هستید ، ارزش تعادل را می دانید. در دنیای شما ، همه چیز دارای یک فصل ، یک دلیل و یک مکان است. اگرچه می فهمید که چرا همه چیز باید در نهایت از بین برود ، این باعث نمی شود که خداحافظی را برای شما راحت تر کند. در حقیقت ، شما از فکر گم کردن عزیزانتان متنفر هستید ، زیرا خلأ کسی که پشت سر می گذارد می تواند دنیای شما را به شدت خاموش کند.


به همین دلیل است که باید Pet Sematary ، Libra را بخوانید . در این رمان استفن کینگ ، یک خانواده کوچک - مادر ، پدر ، دو کودک و یک گربه - به خانه ای در نزدیکی بزرگراه شلوغ در ماین نقل مکان می کنند. همسایه جدید آنها در نزدیکی "Pet Sematary" ، مکانی را نشان می دهد که در آن کودکان محلی چندین دهه دوست عزیز و خزدار خود را دفن کردند. اما بعد از اینکه گربه خانواده در جاده کشته شد و کشته شد ، پدرسالار می آموزد که یک قبرستان دیگر مخفیانه در این نزدیکی وجود دارد ، جایی که همه چیز مرده نماند. گربه نسبتاً خوب برمی گردد و وقتی کوچکترین فرزند خانواده در همان بزرگراه کشته می شود ، دفن او در پت سمینار ایده خوبی به نظر می رسد ...

برای خرید اینجا را کلیک کنید

اگر شما یک عقرب هستید: چیزهایی که نیاز دارید

عقرب ها دفاع های زیادی را انجام می دهند تا از نزدیک شدن دیگران جلوگیری کنند. از این گذشته ، اگر کسی نمی داند شما واقعاً کی هستید ، نمی توانند به شما خیانت کنند ، آیا می توانند؟


به همین دلیل چیزهای ضروری استفن کینگ شلوار را از شما عقرب ترساند ، عقرب. مراکز خوانندگان داستانی - اما آشنا - را به "ثابت خوانندگان" - شهر قلعه راک ، ماین ، مراکز چیزهای مورد نیاز در مغازه کنجکاوی عناوین قرار دهید ، که همیشه به نظر می رسد فقط آنچه را که می خواهید بیشتر باشد ... برای یک قیمت. هرچه بیشتر و بیشتر ساکنان قلعه راک از آنچه «چیزهای لازم» را ارائه می دهند ، استفاده می کنند ، به طور فزاینده ای نسبت به همسایگان خود مشکوک می شوند ، و شروع به جستجوی جدیدترین و کشنده ترین کالاهای فروشگاه می کنند.

برای خرید اینجا را کلیک کنید

اگر اهل ساکن هستید: زیر گنبد

هیچ یک از ساحل ها نمی خواهند به هر شکلی ، شکل و شکل محدود شوند. شما در آزادی خود شاد هستید که به هر کجا بروید و هر کاری را که می خواهید انجام دهید ، و اجازه نخواهید داد که کسی در راه شما بایستد.


به دلیل طبیعت خلوتی و روحیه آزاد ، انواع و اقسام لرزهای خواندن استفان کینگ را در زیر گنبد دریافت خواهید کرد . اگرچه این یکی از رمان های ترسناک کینگ نیست ، اما این کتاب می خواند مانند طراحی شده برای ترساندن شما به ویژه ، ساکن. داستان در اینجا در شهر کوچک میل چستر ، ماین قرار دارد: ناگهان و فاجعه بار از سایر نقاط جهان پلمپ شد وقتی که یک گنبد غول پیکر ، نامرئی ، آن را از آسمان بیرون می کشد. با افزایش حاشیه حضور در گنبد ، اختلافات کوچک و امور جنایی آنها بزرگتر می شود ، مردم آسیاب چستر متوجه می شوند که همسایگانشان به همان اندازه نیرویی که آنها را به دام انداخته اند خطرناک هستند.

برای خرید اینجا را کلیک کنید

اگر شما یک برجبان: درخشان هستید

Workaholics از زودیاک غربی ، Capricorns هر کاری را که برای رسیدن به صدر بازی خود انجام دهد و در آنجا بماند ، انجام خواهد داد. ایده عدم موفقیت در رسیدن به پتانسیل های آنها ، صرف نظر از دلیل آن ، آنها را با حس وحشت مطلق پر می کند.


در فیلم The Shining ، استفن کینگ ، جک تورنس ، نویسنده ای که فعالیتش در راه اندازی آن موفق نشده است ، یک پست موقت را به عنوان سرپرست خارج از فصل یک هتل بزرگ در کلرادو در اختیار شما قرار می دهد. فکر می کند که برفی و تنها بودن در کنار خانواده اش در تفرجگاه گسترده باعث تحسین نویسندگی وی می شود ، جک می خواهد شاهکار خود را بنویسد. تمرکز بر حرفه دوگانه او به عنوان سرپرست و نویسنده به معنای بی توجهی به خانواده و امنیت خودش است. هتل Overlook برنامه هایی را برای جک تورنس دارد و هیچ وقت نمی خواهد او را ترک کند.

برای خرید اینجا را کلیک کنید

اگر شما یک Aquarius هستید: The Tommyknockers

آکواریان ها برای ایستادگی متولد شده اند ، و شما راه دیگری نخواهید داشت. به عنوان یک آکواریوم ، شما می دانید که چقدر مهم است که خود معتبر ، خلاق باشید ، مهم نیست که دیگران چه فکر کنند. آخرین چیزی که شما می خواهید باشید فقط چهره ای بی نام و بدون ویژگی در جمع است.


رمان ترسناک بیگانه استفن کینگ ، Tommyknockers ، با ترس عمیق شما از بودن درست مثل همه دیگران بازی خواهد کرد. وقتی بابی اندرسون قطعه ای از فلز عجیب و غریب را در زمین املاک خود پیدا می کند ، به این فکر نمی کند - به جز اینکه او باید آن را حفر کند. آنچه به عنوان کنجکاوی محض آغاز می شود ، به زودی به یک وسواس همه جانبه تبدیل می شود ، زیرا بابی برای آشکار کردن یک فضاپیمای عظیم ، دارایی خود را گشود. هرچه روند حفاری کشتی بیشتر درگیر می شود ، افراد اطراف بابی شروع به تغییر می کنند - ظرافت ، در ابتدا و بعد به طرز وحشتناک تر.

برای خرید اینجا را کلیک کنید

اگر شما یک ماهی هستید: بدبختی

به عنوان یک ماهی ، هرگز خلاقیت خود را رها نخواهید کرد. به همان روشی که Sagittarius از ایده از دست دادن آزادی حرکت خود متنفر است ، شما هرگز در یک میلیون سال از کارهای هنری خود دست نخواهید گرفت.

دقیقا به همین دلیل است که شما باید بدبختی استفان کینگ را بخوانید . در این رمان هولناک ، رمان نویس عاشقانه ، پل شلدون ، اتومبیل خود را در جاده ای از راه دور سقوط می کند ، فقط برای این که خودش را با سرعت سریع توسط Annie Wilkes نجات دهد - بزرگترین هوادار پل. پل مجروح و در حال تلاوت در خانه آنی ، پل به زودی متوجه می شود که زنی که بیش از همه به کارهایش علاقه مند شده است ، ممکن است هرگز به او اجازه ترک ندهد. هنگامی که آنی جدیدترین کتاب پولس را خواند ، که در آن او شخصیت مورد علاقه خود - نام مستعار Misery Chastain - را به قتل می رساند - همه چیز برای نویسنده بدتر و سریع می شود.

  • اعظم چارباشلو
  • ۰
  • ۰

هالووین درست در گوشه و کنار است ، همه! اگر به دنبال برخی از داستان های کوتاه شبح وار هستید که بتوانید از آن لذت ببرید ، شانس هستید ، زیرا هم اکنون می توانید 35 کتاب صوتی وحشت رایگان را دریافت کنید . کتاب های گروهی وحشت رایگان که به طور جمعی با عنوان Come Join Us by Fire به ما ملحق می شوند ، برای بارگیری و گوش دادن به صورت جداگانه در کتابهای Google Play و از طریق دستورات دستیار Google در دسترس هستند .


تور ، ناشر داستان علمی و تخیلی ، داستانهای کوتاهی را از تعدادی از نویسندگان پرفروش - از جمله برایان Evenson ، استفن گراهام جونز ، و چاک وندیگ - برای جشن گرفتن اثر جدید ترسناک خود ، Nightfire به نمایش می گذارد . در آوریل اعلام شد ، Nightfire در میان آنچه Fritz Foy - رئیس جمهور و ناشر شرکت مادر Tor ، Tom Doherty Associates (TDA) قرار دارد - می نامد "یک رنسانس ... برای همه چیز وحشت".

فوی در ادامه می افزاید: "نسل جدیدی از هواداران ترسناک وجود دارد."

Nightfire قرار است انتشار کتابهای فیزیکی را در اوایل سال 2021 آغاز کند ، اما می توانید به این پنج کتاب صوتی گوش دهید - و 30 مورد دیگر! - امروز به صورت رایگان:

"و هنگامی که او بد شد" ساخته نادیا بولکین ، روایت شده از ساسکیا مارولولد

زمان اجرا: 22 دقیقه.


در ابتدا در نوسا مورت در سال 2009 منتشر شد ، "و هنگامی که او بد بود" چشم انداز جدیدی راجع به Trope Girl Fiction Girl Fiction ترسناک می کند. همچنین او در مجموعه نخستین داستان های کوتاه نادیا بولکین ، نویسنده داستان او ، سعید نابود سال 2017 ، که توسط نویسنده جمع آوری شده ، جمع آوری شده است ، این داستانی است که باید نامزد دریافت دو بار نامزد جایزه شرلی جکسون شود. اکنون گوش کن.

"این استخوانهای بی مرگ" اثر کاساندرا کاو ، به روایت ساسکیا مارولولد

زمان اجرا: 19 دقیقه.


کاساندرا خوو نویسنده چندین رمان از جمله Hammers on Bone و سری Gods and Monsters ، داستان کوتاه کوتاه سال 2017 خود با نام Tor.com با نام "این استخوانهای مرگبار" را با نام Tor.com منتشر کرده است تا با ما همراه شود . این داستان کوتاه با عنوان "یک داستان ترسناک درباره عروس جادوگر ، همسر دوم یک کینگ و اختلاف بین او و پله جوان" توصیف شده است. اکنون گوش کن.

"بدن من ، خودش" اثر کارمن ماریا ماچادو ، روایت شده از ساسکیا مارولولد

زمان اجرا: 13 دقیقه.


کارمن ماریا ماچادو نویسنده کتاب " در خانه رویایی و بدن او و سایر احزاب " با "بدن من ، خود او" به صف Nightfire پیوست. با محوریت "[یک] زن [که] می آموزد که مرگ تنها چیزی نیست" ، این اثر داستانی کوتاه در اصل در مجله Uncanny ظاهر شد . اکنون گوش کن.

"Mnemonic Anatomist" توسط پریا شارما ، به روایت رامن د اوکامپو

زمان اجرا: 26 دقیقه.


سال گذشته در مجله Nightmare منتشر شد ، نویسنده Ormeshadow "Mnemonic Anatomist" در ابتدا در Black Static ظاهر شد . داستان در اینجا به سام ، مردی که با طلسم دست زندگی می کند ، تمایل دارد که آرزوی خود را به ارتفاعات جدید و نگران کننده تر از آنچه که ممکن است تصور می کرد ، می کند. اکنون گوش کن.

"قلب خرگوش" اثر آلیسا وونگ ، به روایت رامن د اوکامپو

زمان اجرا: 7 دقیقه.

"قلب خرگوش" ساخته آلیسا وونگ که در مجله Fireside منتشر شده است ، دنیایی را تصور می کند که در آن راهی برای نگه داشتن عزیزان عزیزمان در حال گذر از کنارمان ، برای مدتی طراحی کرده ایم. لیست کوتاه برای جوایز هوگو ، برام استوکر ، و شرلی جکسون ، وانگ در این داستان کوتاه اما جالب توجه می درخشد. اکنون گوش کن.

  • اعظم چارباشلو